روزنه

روزنگاری های من

روزنه

روزنگاری های من

مشخصات بلاگ

آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کار ها زیبا تر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد

"مجتبی کاشانی"

یک جریان انشعابی از القاعده است و رهبران اصلی آنها همچون "ابومصعب زرقاوی " و " ابوبکر بغدادی " سوری و عراقی بودند. خلاء قدرت در عراق و برخی نارضایتی ها در نواحی سنی نشین آن، موجب شد تا " داعش " بتواند به سرعت مناطق وسیعی را تصرف کند تا حدی که امروز خطر " داعش " تمام دولت های منطقه وجهان را تهدید می کند . .... . تفاوت "داعش" با "القاعده" در اواویت مبارزه آنهاست . بر خلاف "القاعده " که مدعی ایجاد خلافت اسلامی نبود و اولویت مبارزه با کفار غیر مسلمان و امریکا را در دستور کار داشت ، هدف اصلی ، فوری و بلافصل "داعش " ، ادعای تاسیس خلافت خودخوانده اسلامی است .
داعش، به شدت ضدناسیونالیسم است و به همین دلیل ، تمام مبارزانی که از اقصی نقاط جهان به آن پیوستند ، در یک مراسم نمادین، تمام پاسپورت ها و هویت ملی خود را سوزاندند... استراتژی داعش دنبال تکرار فتوحات صدر اسلام است. نقشه جغرافیایی که داعش ترسیم کرده ، در گام نخست دنبال احیای امپراطوری عظیم گذشته از مرزهای چین تا اسپانیاست و نقطه
شروع آن نیز عراق و سوریه است.

 احسان زاهدی کیا / دانشجوی دکترای علوم سیاسی

با شکست اتحاد جماهیر شوروی و پیروزی جهان لیبرال دموکراسی و شکست الگوهای توسعه و نوسازی در بسیاری از کشورهای جهان سوم، بسیاری از منتقدین توسعه را مشروط به اولویت فرهنگ بر سیاست و اقتصاد دانسته و تلاش داشته‌اند علت اساسی توسعه در کشورهای پیشرفته را فرهنگ عمومی مردم آن کشورها و متقابلاً عقب ماندگی کشورهای جهان سوم را فرهنگ و رفتار عمومی مردم آن‌ها قلمداد کنند. در بسیاری از این انتقادات علت عقب ماندگی اقتصادی، عقب ماندگی سیاسی و مشکلات سیاسی؛ فقدان فرهنگ مناسب جهت توسعه اقتصادی و سیاسی قلمداد شده است. رویکرد فرهنگی یعنی این نگاه که عقب ماندگی سیاسی اقتصادی کشورها حاصل عقب ماندگی فرهنگی آن‌هاست و برای دست یافتن به توسعه باید کار فرهنگی انجام داد و سطح سواد و فرهنگ و رفتار عمومی را اصلاح کرد. این خط سیر کلی را در بسیاری از مطالعات مربوط به توسعه به ویژه در مکتب نوسازی می‌توان یافت.

 

یشگفتار

        

            دغدغه پیشرفت، توسعه یافتگی و ثبات سیاسی ایران، همچنان ادامه دارد. کشورهای هم ردیف ما راه خود را پیدا کرده، ما همچنان در نزاعهای فکری و سیاسی خود غوطه وریم. قبل کشورهایی مثل کره جنوبی، مالزی وحتی چین بحث توسعه یافتگی را شروع کردیم ولی هیچ توفیقی در این زمینه نیافته ایم. واقعیت تلخ این است که ما خیلی فکر نمی کنیم ، صحیح فکر نمی کنیم ، جمعی فکر نمی کنیم و به این نتیجه می رسیم که  مسائل خود را خوب تشخیص نمی دهیم. مدام نظامهای اجتماعی وسیاسی خود را تغییر می دهیم. شاید سامان و استقراررا دوست نداریم چون خیلی زحمت دارد ترجیح می دهیم با هیجان و اوضاع روز زندگی کنیم .

افکار بسیار خوب خود را در سخنرانیها نتوانسته ایم به سیستم تبدیل کنیم.

افکار غربی را خیلی خوب و سریع ترجمه و ریسندگی و بافندگی خود را به آن اضافه می کنیم .

عده ای می خواهند تمام مردم را زاهد، برخی می خواهند همه مردم را روشنفکر و بعضی میخواهند همه را غربی کنند ... بدون اینکه متوجه باشند که هر کدام از این ((ایسم ها)) نوعی تحمیل به عامه مردم است جامعه به همه نوع قشر بندی نیازمند است . یکسان سازی مردم بسیار مضر است و استقلال را از آنها سلب می کند. آزادی یعنی هر کس تعلق فرهنگی خود را بدست آورد . افکار ما با خلقیاتمان سازگاری ندارد. هنرمندانه سخنرانی می کنیم افکاری که هنوز دنیای صنعتی به دنبال تحقق آنهاست به زبان می آوریم به جهانیان فن گفت و گو می آموزیم همه را به وحدت فرا می خوانیم برخلاف آنچه دینمان به ما آموخته ترحم نداریم بلکه حذف وتخریب و حسادت به شدت میان ما رواج دارد. و خارج از خود به دنبال علتها و مشکلات و ریشه ها هستیم. عمده مشکل توسعه نیافتگی ایران در افکار مانیست در شخصیت پرورش نیافته ی ماست (ناتوانی در ساختن سیستم)

2 پایه متدلوژیک غرب سازماندهی و تشکل و ظرفیت انتقادپذیری افراد است که ما در هردو مورد ضعیف هستیم که البته قابل اصلاح است .

خلقیات غیر مدنی ما ذاتی نیستند بلکه نتیجه ی ساختارهای سیاسی واجتماعی و اقتصادی انباشته شده ی تاریخ ایران هستند.

کتاب ((عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران )) محصول چهارده سال تحقیق و تدریس پیرامون توسعه یافتگی دکتر محمود سریع القلم می باشد که شامل چارچوب نظری ایشان ((مکتب تحول شخصیت ایرانی)) و مقالات در سه بخش : مباحث نظری ، مسایل توسعه جهان سوم و مسایل ایران می باشد .

نتیجه تصویری برای سریع القلم

 

     عمده بحث های نخبگان فکری ما در باب توسعه حول مبانی فلسفی این مفهوم است. اینکه توسعه یافتگی یعنی چه؟ این تقسیم بندی از کجا ناشی می شود؟ نظام جهانی چگونه به کشورهای شمال- جنوب یا مرکز- پیرامون تقسیم می شود؟ اما محمود سریع القلم، استاد دانشگاه بهشتی چنین نیست. وی که عمده مطالعاتش پیرامون توسعه یافتگی است و تا به حال کتاب ها و مقالات متعددی در این باب منتشر کرده است (که معروف ترین آن عقلانیت و آینده توسعه یافتگی در ایران است) معتقد است که دیگر زمان آن نیست در باب مبانی فلسفی توسعه یافتگی بحث شود. وی همیشه بیان داشته است که اصول توسعه یافتگی در جامعه بشری یکسان است و این الگوها هستند که بر اساس جغرافیا ها تغییر می کنند. سریع القلم که فوق دکترای خود را از دانشگاه اوهایو آمریگا گرفته و از بین المللی ترین اساتید علوم انسانی جامعه دانشگاهی ما محسوب می شود در اکثر همایش ها و کنفرانس های معتبر و رده بالای جهانی حضور دارد. وی همیشه سعی دارد تا دستاوردش از این سفرهای علمی را در اختیار دانشجویان و علاقه مندان قرار دهد. در همین راستا دکتر سریع القلم دوشنبه یی که گذشت در نشستی که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به مناسبت هفته پژوهش برگزار شد، شرکت کرد و سخنرانی ای تحت عنوان «نظریه یی برای توسعه ایران» ایراد کرد. وی در ابتدای سخنانش اشاره می کرد که بحث هایی که در اینجا مطرح می شود هم حاصل مطالعاتش است و هم همایش هایی که به ویژه در یک سال اخیر شرکت کرده است. در ادامه متن تقریر شده اهم سخنان ایشان را مشاهده می کنید.

   «براساس توافق انجام شده میان میراث فرهنگی استان تهران و مالک عمارت ثابت پاسال، این خانه تاریخی پابرجا می‌ماند و در کنار آن یک مرکز اقامتی ایجاد می‌شود.»

سپیده سیروس‌نیا، معاون میراث فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرد: براساس توافق‌های انجام شده میان مالک عمارت تاریخی ثابت پاسال و اداره‌کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران ،اصل عمارت حفظ و مرمت می‌شود، اما با فاصله‌ای به اندازه عرض معبر عمارت تا دیواره خیابان جردن (آفریقا) یک هتل در بخش شمال غربی ثابت پاسال ایجاد می‌شود.

او افزود: هنوز صحبت‌های بیشتر درباره جزئیات این هتل انجام نشده است.

   به گفته وی، عمارت ثابت پاسال نیز بر اساس تعهدی که مالک آن به اداره کل میراث فرهنگی استان تهران داده، حفظ و مرمت می‌شود. حتی امکان دارد کاربریِ این عمارت در ارتباط با هتل مورد نظر باشد.

او درباره ثبت این بنای تاریخی گفت:‌ کار ثبت این بنا در دست اداره‌کل ثبت آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است.

فرهاد نظری، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی پیشتر درباره ثبت این بنای تاریخی به ایسنا گفته بود، روند ثبت عمارت ثابت پاسال براساس تفاهم‌های موجود انجام می‌شود و در حال حاضر آن را در دستور کار داریم.

وجیهه قاسمی، مدیر روابط عمومی اداره‌کل میراث فرهنگی استان تهران نیز تأکید کرد:‌ در حال حاضر طرح ساخت این هتل روی میز رجبعلی خسروآبادی مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران است.

او گفت: بحث ساخت هتل جای عمارت ثابت پاسال به طور کامل کنسل است و هیچ طرح یا موردی در این زمینه وجود ندارد.


عمارت «ثابت پاسال»

« کارل_مارکس در بررسی و تحلیل کالا در کتاب « سرمایه » بر این نظر بود که ارزش به وسیلۀ میزان کار انتزاعی متعین در کالا تعیین می شود. میزان کار انتزاعی نیز به نوبۀ خود بر حسب زمان اندازه گیری می شود. هرچه زمان لازم برای تولید کالایی بیشتر باشد، آن کالا ارزش بیشتری پیدا می کند. افزایش کارایی عوامل تولید (پیشرفتهای فنی، کاربرد کارآمدتر نیروی کار و جز آن) به معنی کاهش ارزش کالا خواهد بود.
به نظر مارکس بحرانهای جامعۀ سرمایه داری وقتی پیدا می شوند که سرمایه داران ناچار می گردند با یکدیگر به رقابت بپردازند و در نتیجه سود تمایل به تنزل پیدا می کند. با این حال تنها راه به دست آوردن سود برای سرمایه دار، استثمار ارزش مازاد از کارگران است. سرمایه دار تنها به ازای بخشی از ارزش متعین در کالا به کارگر مزد می پردازد ، بقیۀ آن که ارزش مازاد است نصیب سرمایه دار می شود. بنابراین کاهش نرخ سود جزئی از نظریۀ ارزش ناشی از کار است و بر اساس نظریۀ مارکسیستی به پیدایش بحران در روند انباشت سرمایه، رکود و بیکاری گسترده می انجامد.
به نظر هابرماس این نظریات و تمایلات، هرچند در قرن نوزدهم کاربرد محدودی داشتند، اما امروزه اعتبارشان مورد سوال است. به نظر او امروزه هیچ گونه مطالعات تجربی دربارۀ اقتصاد وجود ندارد که مبتنی بر نظریۀ ارزش ناشی از کار باشد. به علاوه دخالت دولت، ثباتی برای سرمایه داری به ارمغان آورده است که ظاهراً نظریه بحران در مارکسیسم ارتدوکس را بی اعتبار می سازد. کمترین چیزی که می توان گفت این است که تداوم و ثبات درازمدت اقتصادهای سرمایه داری دیگر از جانب آن نوع بحرانهایی که مارکس در نظر داشت، تهدید نمی شود.»



من کشف کردم که قضیه این نیست
که دنیا چی برای تو کنار گذاشته.
قضیه این طوریه که
تو برای دنیا چی با خودت آوردی

شهری بود که مردمش, اصلاً فیل ندیده بودند, از هند فیلی آوردند و به خانه تاریکی بردند و مردم را به تماشای آن دعوت کردند, مردم در آن تاریکی نمی‌توانستند فیل را با چشم ببینید. ناچار بودند با دست آن را لمس کنند. کسی که دستش به خرطوم فیل رسید. گفت: فیل مانند یک لوله بزرگ است. دیگری که گوش فیل را با دست گرفت؛ گفت: فیل مثل بادبزن است. یکی بر پای فیل دست کشید و گفت: فیل مثل ستون است. و کسی دیگر پشت فیل را با دست لمس کرد و فکر کرد که فیل مانند تخت خواب است. آنها وقتی نام فیل را می‌شنیدند هر کدام گمان می‌کردند که فیل همان است که تصور کرده‌اند. فهم و تصور آنها از فیل مختلف بود و سخنانشان نیز متفاوت بود. اگر در آن خانه شمعی می‌بود. اختلاف سخنان آنان از بین می‌رفت. ادراک حسی مانند ادراک کف دست, ناقص و نارسا است. نمی‌توان همه چیز را با حس و عقل شناخت.