«قانون اصلاح قانون ممنوعیت به کارگیری
بازنشستگان» پس از طی مراحلی، با فرصت اجرای دو ماهه از سوی رئیس محترم
جمهور ابلاغ شده است. قانون پربحثی که اظهارنظرهای متعدّد و متفاوتی در
جامعه و محیط رسانهای نسبت به مشمولان آن شده و میشود و با توجه به
فراگیری و مستثنیاتی که دارد ، پیشبینی میشود همچنان این اظهارنظرها
ادامه یابد.
اما پرسشهای اساسی در ارتباط با اجرایی شدن این قانون، این
است که آیا واقعاً اجرای آن منجر به نتایج مورد نظر قانونگذار میشود؟ آیا
این قانون میتواند بخشی از مشکلات موجود نظام اداری را برطرف کند؟ آیا
وجود بازنشستگان در دستگاههای اجرایی، موجب بروز مشکلات کنونی است؟
صرفنظر
از پاسخهای مثبت و منفی احتمالی و یا درصد تحقق نتایج و اهداف مدنظر
قانونگذار، بعلاوه باید نسبت به گزارههای زیر نیز با تأمل بیشتری اندیشید
که به عنوان مثال: مقوله اشتغال بازنشستگان با مدیریتهای طویلالمدت
آنها، تفاوت ماهوی دارد، یا نظام اداری کشور، مشکلات بزرگتر و مهمتری از
اشتغال بازنشستگان دارد که اجرای این قانون، کمترین کمکی به رفع و حل آنها
نخواهد کرد.
گزارهای از یکی از بزرگان مدیریت در ذهن دارم که گفته است،
از دهه سوم قرن بیست و یکم، واژه بازنشستگی از کتب قانون نظامات اداری
دنیا حذف میشود، اول به دلیل آنکه افراد حق ندارند، بازنشسته شوند، چون
واجد دانش و تجربیاتی شدهاند که به مثابه سرمایه ملی، متعلّق به تمامی
افراد کشور است و باید نسلهای جوانتر از این دانش و تجربه بهرهمند شوند،
البته با این توضیح که ضروری است ساعات کار بازنشستگان، متناسب با افزایش
سن آنها، کاهش یابد و از ایشان در مناصب مشاورهای یا موقعیتهای آموزشی و
انتقال مفاهیم و داشتهها و دانستهها استفاده شود و نه مناصب طویل المدت –
نزدیک به ابدی- مدیریتی!
ثانیاً اینکه وقت ندارند بازنشسته شوند! یعنی
با توجه به افزایش هزینههای زندگی در دوران سالمندی از حسب وسعت یافتن عده
خانواده و افزایش عروس و داماد و نوه و نتیجه و نیز هزینههای مترتب به
مقتضای سن از جمله عینک و سمعک و عصا و دارو و آزمایش و حفظ سلامتی و ...
این افراد هرگز با حقوق بازنشستگی نمیتوانند زندگی در خور شأن را ادامه
دهند.
نمیدانم تعداد موافقان و مخالفان این نظریه – که اتفاقاً از
بزرگان حوزه آیندهنگری و آیندهنگاری است- چقدر است، ولی به باور صاحب این
قلم، با توجه به پیشینه تحصیل در عرصه مدیریت و اقتصاد، چنین دیدگاهی
چندان هم بیراه و بیهوده نیست.
اخراج بازنشستگان از فضای کسب و کار، نه
درست است و نه اخلاقی و شوربختانه آنکه در کشورهای توسعه نیافته یا در حال
توسعه، محیط کار دولتی به مثابه لابراتوار و آزمایشگاهی برای فراگیری دانش و
مهارت با هدف استفاده از آن در بخش غیردولتی است!
تجربه راهاندازی
دانشگاه آزاد اسلامی در روزهای نخستین با حضور بازنشستگان کاربلد و مسلّط
به زبان انگلیسی و دارای تجربه و تحصیل در آمریکا و اروپا و یا تجربه
استفاده بانکداری غیردولتی – بخوانید خصوصی- از دانش، تجربه و مهارت مدیران
عامل، مدیران عالی و حتی روسای شعب بانکهای دولتی، حجت بلیغی است که نشان
میدهد، خروج افراد مجرّب و کاربلد و با تجربه برای همیشه از محیط کار
دولتی، به همان اندازه که به نفع دولت نیست، به سود بخش خصوصی است.
اینها
گویای غلفت ما از سرمایه ارزشمند انسانی است. اگر به مقوله سرمایه انسانی
جدّیتر بنگریم و بازنشستگان– اعم از کشوری و لشکری- را سرمایه انسانی
ارزشمند بدانیم، شاید به دنبال راهکارهای علمی و اصولی برای حفظ، تکریم و
استفاده بهینه – متناسب با شرایط- از آنها برویم.
البته نکته دیگری که
نباید از نظر دور داشت، مستثنیات این قانون است، به این معنی که علاوه بر
بازنشستگانی که میتوانند نماینده مجلس، وزیر، معاون وزیر، معاون رئیس مجلس
و معاون رئیس جمهور شوند، بازنشستگانی نیز وجود دارند که میتوانند در
جایگاه مشاور به مجامع علمی، تحقیقاتی، پژوهشی و سازمانهای دولتی کمکهای
شایان توجهی نمایند.
ظاهراً باید در انتظار اتمام مهلت دو ماهه و رفتار
نظام اداری در چگونگی اجرای دقیق این قانون نشست، اما صرف نظر از کم و کیف
اجرایی شدن آن، انتظار از قانونگذاران محترم این است که به سایر مشکلات
مهمتر و جدّیتر نظام اداری نیز بیاندیشند و برای حل و رفع آنها اقدام
لازم و عاجل را انجام دهند.
دکتر جمشید اثنی عشری
توسعه سیاسی :
توسعه سیاسی به دلیل چند بعدی ، جامع و کیفی بودن آن پیچیده ترین سطح توسعه یک جامعه است .
به خاطر تابع بودن توسعه اقتصادی نسبت به توسعه سیاسی با توجه به شرایط و تحولات بین المللی ، تا زمانی که وضعیت عمومی و تکلیف توسعه سیاسی در قالب یک جامعه حل و فصل نشود ، ابعاد دیگر توسعه به صورت کیفی ، تکاملی و موفقیت آمیز محقق نخواهد شد . ( 90ص – عقلانیت و توسعه )
تاریخچه نظریهپردازی پیرامون توسعه سیاسی به معنای دموکراسی به یونان باستان میرسد. اگرچه فلاسفه سیاسی یونان باستان یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو با رویکردی منفی، نظام سیاسی دموکراسی را موردانتقاد قراردادند اما همین مخالفتها و موافقتها، زمینه را برای ماندگاری اندیشه دموکراسی مهیا نمود تا پس از گذشت سدههای میانه و پیدایش نظامهای سیاسی نمایندگی دوباره سخن از حکومت مردم و دموکراسی به میان آید. بعدها اندیشه سیاسی جان لاک، ژان ژاک روسو و دیگر اندیشمندان جدید، رونق ویژهای به تئوریهای سیاسی بخشیدند و در سده هجدهم، روشنفکران فرانسوی با طرح پروژه «پیشرفت» که درواقع زمینهساز انقلاب فرانسه بود، بسترهای تئوریک و اجتماعی را برای طرح تئوریهای توسعه و توسعه سیاسی فراهم نمودند.
از جمله دلایلی که برای پایین بودن سرانه مطالعه در ایران میتوان برشمرد نارسایی نظام آموزشی، بیتوجهی دولت و رسانههای گروهی به مقوله مطالعه، کمبود کتابخانه های عمومی، گرانی کتاب، مشکلات اقتصادی، تعدد مشاغل و محدودیت ساعات فراغت افراد و بیتوجهی ناشران و مؤلفان به نیازهای مختلف مخاطبان در تهیه و تولید کتاب است.
اگر این موانع را کاهش دهیم، آسیبها، بحرانها و جرائم ناشی از عدم کتابخوانی یا کم خوانی کتاب و کمبود فرهنگ مطالعه در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی کاهش می یابد و سلامت روانی فردی و اجتماعی بیشتری تامین می شود. در چنین شرایط و موقعیتی است که میتوان خانواده و سایر سازمانهای رسمی و غیررسمی را بهتر مدیریت کرد، چرا که شادابی حاصل از کتاب خوانی، بهره وری را افزایش داده و به نشاط اجتماعی کمک میکند. افزایش میزان مطالعه انگیزه نویسندگان و دست اندرکاران فرهنگ در جامعه را افزایش خواهد داد.
یکی از مهمترین شاخصهای توسعه در جهان امروز میزان سرانه مطالعه در کشورهاست. در حقیقت، توسعه فضای کتابخانه ای و ترویج و گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه باعث میشود تا تمام اقشار جامعه دسترسی آسان به کتاب داشته باشند.
مسئولان در کنار عملیات عمرانی باید به ساخت و سازهای فکری نیز اهمیت دهند، زیرا افکار توسعه یافته باعث رشد فرهنگی و علمی جامعه می شود. در این میان نقش خیرین را نیز در احداث کتابخانه ها که ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی را به همراه دارد نباید نادیده گرفت.
وقتی کلمه کتابخانه را به کار می بریم، در نگاه اول مفهوم سنتی کتابخانهها با قفسههایی بزرگ که کتابها در قفسه های آن خاک میخورند و باید شخصی پیدا شود تا برای چند روز کتاب از آنجا به امانت بگیرد، به ذهن متبادر می شود. با اینکه هنوز هم در این زمانه کتابخانههایی به این شکل در سراسر کشورمان به چشم میخورد، ولی کتابخانههای جدیدی نیز ساخته شدهاند.