داعش
یک جریان انشعابی از القاعده است و رهبران اصلی آنها همچون "ابومصعب زرقاوی "
و " ابوبکر بغدادی " سوری و عراقی بودند. خلاء قدرت در عراق و برخی
نارضایتی ها در نواحی سنی نشین آن، موجب شد تا " داعش " بتواند به سرعت
مناطق وسیعی را تصرف کند تا حدی که امروز خطر " داعش " تمام دولت های منطقه
وجهان را تهدید می کند . .... . تفاوت "داعش" با "القاعده" در اواویت
مبارزه آنهاست . بر خلاف "القاعده " که مدعی ایجاد خلافت اسلامی نبود و
اولویت مبارزه با کفار غیر مسلمان و امریکا را در دستور کار داشت ، هدف
اصلی ، فوری و بلافصل "داعش " ، ادعای تاسیس خلافت خودخوانده اسلامی
است .
داعش، به شدت ضدناسیونالیسم است و به همین دلیل ، تمام مبارزانی که از
اقصی نقاط جهان به آن پیوستند ، در یک مراسم نمادین، تمام پاسپورت ها و
هویت ملی خود را سوزاندند... استراتژی داعش دنبال تکرار فتوحات صدر اسلام
است. نقشه جغرافیایی که داعش ترسیم کرده ، در گام نخست دنبال احیای
امپراطوری عظیم گذشته از مرزهای چین تا اسپانیاست و نقطه
شروع آن نیز عراق و سوریه است.
داعش می کوشد نخست در خاورمیانه یک خلافت خودخوانده اسلامی ایجاد کند.
سپس با ادعای داشتن یک ایدﺋولوژی آخرالزمانی ، مدعی پایان دادن به عصر
جاهلی شود و تمدن شیطانی مدرن را نابود کند . به این ترتیب ، بخشی از
مبانی ایدﺋولوژیک داعش با سلفی های قدیم، مشترک است . در نظر آنها ، اجرای
شریعت - البته با قراﺋت ادعایی آنان - راه حل تمام
مشکلات است. در واقع، نص گرایی به دنبال رد هر گونه تاویل وعقل گرایی ونفی تمام مظاهر مدرنیته ، مثل دموکراسی است .
داعشی ها، #دموکراسی
را کفر می دانند. از این رو، خلافت خودخوانده را نه برای کشوری خاص، بلکه
برای تمام مسلمین جهان اعلام می کنند. در نظر آنها منازعه حاضر، منازعه
امپریالیسم و استعمار با جهان توسعه نیافته نیست، بلکه درک و تصور آنها از
استعمار، فهمی پیشامدرن است. آنها جنگ امروز را همانند "جنگ صلیبی" می
دانند . ......
داعش محصول تضادهای مدرن است، در حالی که سرشتی
پیشامدرن و حتی ضدمدرن دارد. داعش قطعا در پروژه دولت سازی شکست خواهد
خورد، چون نمی تواند در مناسبات کنونی جهان که از یک سو مبتنی برساختار های
دولت ملی و از سوی دیگر، مبتنی بر قوانین، نهادها و سازمان بین المللی
است، دوام بیاورد.
اگر داعش، امروز توانسته نفت هم بفروشد، به دلیل تضادها وشکاف هایی است
که در جبهه مقابل وجود دارد . از این رو ، تا زمانی که تضادهای منطقه ای
-از ترکیه و عربستان تا اسراﺋیل - وجود دارد ، داعش می تواند به زیست خود
در این شکاف ادامه
دهد.... از بین رفتن " طالبان " یا "داعش " به لحاظ اجتماعی ، در گرو تغییرات و تحولات ساختاری در این جوامع است .
مادامی که فقر ، تبعیض ، و ریشه های فکری تغذیه کننده این جریان های بنیادگرا وجود دارد ، این جریان ادامه پیدا خواهد کرد ."
✍ نقل از دکتر #هاشم_آقاجری / ضمیمه روزنامه شرق -18 آبان 1393
- ۹۶/۰۳/۲۷