آمارهای منتشر شده نشان میدهد تعداد بنگاههای دانشبنیان در ایران از 52 مورد در مارس 2014 به 2732 مورد در اکتبر 2016 رسیده است. این تعداد بنگاه حدود 70 هزار شغل و 6/ 6 میلیارد دلار درآمد ایجاد کرده است. همچنین براساس برآوردهای انجام شده تعداد پارکهای علم و فناوری در ایران از یک مورد به 39 عدد در سال 2016 رسیده است. تعداد مراکز رشد نیز از 136 مورد در سال 2013 به 170 مورد در سال 2016 دست یافته که نشاندهنده رشد سریع در این بخش است. اما در بخش صادرات بر پایه فناوری نیز تغییرات محسوسی رخ داده است. براساس آمارهای منتشر شده صادرات بر پایه فناوری در سال 2004 بالغ بر 5/ 1 میلیارد دلار بوده و این در حالی است که این رقم در سال 2009 به 7 میلیارد دلار رسیده است. اما در سال 2014 رقم صادرات بر پایه فناوری جهشی قابلملاحظه داشته و به 1/ 12 میلیارد دلار در سال دست یافته است.
در بخش دیگری از آمارهای منتشر شده، محصولات دانشبنیان صادر شده توسط پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد موردبررسی قرار گرفته است. طبق این گزارش در سال 2012، صادرات محصولات دانشبنیان 7/ 0 میلیارد دلار بوده و این در حالی است که در سال 2013 این رقم به 1/ 14 میلیارد دلار رسیده و جهش چندبرابری را تجربه کرده است. در سال 2014 هم رقم صادرات محصولات دانشبنیان توسط پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد رقم 6/ 49 میلیارد دلاری را ثبت کرده که نشان میدهد رشد و توسعه در این بخش با سرعت بیشتری دنبال شده است. اما سال 2015، روند رو به رشد صادرات این محصولات تا حدود بسیار زیادی با افت مواجه شده و به رقم 6/ 50 میلیارد دلار در سال رسیده است.
منبع: انجمن علمی اقتصاد دانشگاه کردستان
تفاوت یک انسان رشد یافته، فردیت یافته، تکامل یافته با سایر افراد در این است که جدای از این سفر سطحی در دنیای مادی و دنیای جسمانی یک سفر درونی در عالم معنا و در عالم روح هم دارد. یعنی از معانی و تجربیات تغذیه می شود .
باورهای ما بسیار تعیین کننده هستند که اتفاقات بیرونی چه حال و هوایی در ما ایجاد می کنند.
در دنیای امروز جدال با زندگی سبب گشته تفکر بشر به این سمت وسو روانه شود که گویی همه دنیا بسیج شده اند که سد راهش باشند و در این بین مفاهیمی چون عشق، مهربانی، عدالت، پرهیز از قانون جنگل و... تنها عباراتی تزئینی و کاربردی برای تبلیغات و رسانه ها شده اند و در مقابل آن تزویر، تهمت، ریا ، دروغ و ... راهکار هایی برای رهایی و پیشرفت و رسیدن به کمال.
وقتی در خیابانهای شهر قدم میزنی بعید است که بی تفاوتی ، خستگی و گمشدگی چشمانی که از کنارت می گذرند توجهت را جلب نکند. در این چند دهه زیستی سریع تمام شونده بشر مانده است با چیستی تهی که نام زرنگی و عقلانیت را بر آن می نهند و هر لحظه بیشتر از خود فاصله می گیرند.
البته نباید از این مسئله غافل ماند که دنیای پدیدار شناسی هر کس با توجه به عوامل زیستی، روانی، فرهنگی و اجتماعی متفاوت است و گاه موجب میشود رفتار هایی دون شان انسانی از بشر سر زند اما وجود وجدان و حس انسان دوستی و انسانیت شناختی در روح بشر انکار ناپذیر است.
وضعیت و دیدگاهی که انسان امروز چه در کشور ما و چه در جوامع دیگر نسب به خویشتن، هم نوعان و محیط خود دارد را می توان نوعی بحران روحی و اخلاقی دانست که نیازمند درمانی سریع از سمت دولتمردان ، جامعه شناسان و روانشناسان است.
فاطمه کلانتری
رویداد گردشگری در میان مردمان جهان بارقهای از امید، رفاه و توانایی درک درست و فهم نسبی پیچیدگیهای زندگی، متغیرهای فرهنگی و تنوع معیشت در سراسر جهان را برای همگان به ارمغان میآورد.
امروزه صنعت گردشگری سومین صنعت بزرگ صادرات جهان پس از مواد شیمیایی وسوخت است. رویداد گردشگری در میان مردمان جهان بارقهای از امید، رفاه و توانایی درک درست و فهم نسبی پیچیدگیهای زندگی، متغیرهای فرهنگی و تنوع معیشت در سراسر جهان را برای همگان به ارمغان میآورد. در سال 2016 یک میلیارد و 235 میلیون مسافر از مرزهای بینالمللی عبور کردهاند و پیشبینی میشود که این تعداد تا سال 2030 به بیش از یکمیلیارد و800 میلیون نفر برسد.
سازمان جهانی جهانگردی شعار روزجهانی جهانگردی امسال را تحت عنوان "گردشگری پایدار؛ ابزاری برای توسعه" نامگذاری نموده است. بزرگداشت روز جهانی گردشگری در حقیقت فرصتی است برای تعامل و همکاریهای سازنده در عرصه خلاقه و گسترده صنعت گردشگری تا فعالان این صنعت در اقصای نقاط جهان بتوانند با کمک به پیشرفت همهجانبه و توسعه پایدار، زمینه را برای رونق و شکوفایی، صلح و امنیت پایدار و نهایتاً ایجاد جهانی بهتر و مطلوبتر فراهم کنند. از سوی دیگر گردشگری رویکردی مبتنی بر نیاز فطری انسان است که با درنظرداشتِ الزامات اخلاقی، ملاحظات زیستمحیطی و صیانت و حفاظت از منابع و دستاوردهای طبیعی و تاریخی به رشد و توسعه اجتماعی، ایجاد اشتغال پایدار و توانمندسازی جوامع بومی و محلی و سودبری این جوامع از فعالیتهای گردشگری کمک میکند، ازین رو بایسته است که موردتوجه جدی دولتها، سازمانها و نهادهای بینالمللی و سیاستگذاران قرار گیرد.
حس کنجکاوی انسان و حرکت وی بر روی کره زمین از دیرباز در راستای تأمین ضرورتها و نیازهای انسانی صورت پذیرفت، بیآنکه به آن آگاه باشد و حال پس از گذشت سالها این شیوه فراگیر و منش نهادیشده انسانی به عنوان یکی از فعالیتهای مهم بشری لقب گرفته و با عنوان «گردشگری» مطرح است. اهمیت و ضرورت گردشگری در جهان بر کسی پوشیده نیست. امروزه گردشگری به عنوان یکی اجزای جداییناپذیر زندگی بشری به شمار میرود، و از آن به عنوان ابزاری به منظور توسعه نام میبرند؛ با این همه، شاهد آن هستیم که عدم شناخت صحیح و کافی از آن، آسیبهای زیانباری را به وجود آورده است.
گردشگری به عنوان یکی از صنایع پردرآمد، از بخشها و عناصر بسیار متنوع و متکثری تشکیل شده است و همین امر بر پیچیدگی و پویایی آن میافزاید. در نگاه کلی سفر امری بسیار ساده و به عنوان یکی از فعالیتهای روزمره، مرسوم و معمولی زندگی نگریسته میشود، اما با بازنگاهی عمیق و درنگ در این پدیده، پیچیدگی آن نمود پیدا میکند. از این رو گردشگری امروزه یک موضوع کاملاً تخصصی است و بدون اتکاء به رویکردهای علمی و اقدامات قاعدهمند نمیتوان شناخت و تفسیر قابلقبولی از آن انتظار داشت. شناخت گردشگری نیازمند شناخت منسجم و روشمند زنجیره خدمات کالا و خدمات در فرآیند گردشگری، گردشگر، جامعه میزبان، زیرساختها، شبکه حملونقل، اقامتگاه، غذا و نوشیدنی و ... است که از جمله اجزاء و فعالیتهای آن به شمار میروند و هر کدام ازین اجزاء نیز به زیربخشها و ریزفعالیتهای جداگانه و تخصصی تقسیم میشوند.
در این روز جهانی گردشگری به خاطر آوریم هر زمان و به هر کجا که سفر میکنیم، بدانیم که: احترام به طبیعت و احترام به فرهنگ در حقیقت احترام به خود است و یک گردشگر خوب میتواند با رعایت ملاحظات و اهداف فرهنگی و زیستمحیطی که گردشگری پایدار قائم به آن است، سفیری برای آینده بهتر باشد.
گردشگری نیز همانند سایر فعالیتهای مرسوم بر اساس نیازهای جوامع شکل گرفته و رویکردهای متنوعی طی ادوار مختلف در آن ایجاد و گسترش یافته است. گردشگری در حقیقت اقدامی است در جهت ایجاد پایداری است و فعالیتهای گردشگری به نوبه خود باید در راستای اهداف پایداری باشد و به عنوان یکی از عناصر توسعه پایدار لقب گرفته است. از سوی دیگر ذکر این نکته ضروری است که صحبت از توسعه پایدار صرفاً به درآمدهای اقتصادی ناشی از گردشگری، ارزآوری و حضور انبوه گردشگران در یک مقصد گردشگری محدود نمیشود؛ بلکه توسعه پایدار مفهومی هنجاری بوده و به معنای توسعه همهجانبه و یکپارچه است. توسعه پایدار حتی صرفاً به مفهوم حفظ منابع زیستمحیطی و یا افزایش درآمدهای اقتصادی و نرخ اشتغال و کاهش بیکاری نیست؛ بلکه به توسعه در همه بخشها و عناصر تأکید میکند. هنگامیکه توسعه در همه فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی نفوذ کند و یکپارچگی اهداف و چشمانداز جامع در آن مطرح گردد، پایداری محقق شده و منجر به توسعه خواهد شد. به این مفهوم که اشتغالزایی نیروی کارآمد و متخصص، در معنی بهکارگیری نیروهای فعال و آگاه به ابعاد مختلف گردشگری، توسعه بدنه علمی و افزایش علم و آگاهی نسبت به همه ابعاد زنجیره فعالیتهای گردشگری است و این مهم معرف نقش و اهمیت مولفه آموزش در گردشگری است.
در واقع گردشگری از قابلیتهای بسیاری در جوامع برخوردار بوده و صرفاً به سفر به یک مقصد و استفاده از خدمات محدود نمیگردد. بلکه از زمانی که فرد به دلایل و انگیزههای گوناگون، تصمیم به سفر میگیرد، تا زمانی که سفر خود را آغاز کرده و به انجام میرساند و حتی با گذشت زمان که خاطرات سفر گذشته را مرور میکند، همگی در فرآیند گردشگری قرار میگیرد که تأثیرات گوناگونی در جوامعِ مقصد سفر از خود به جای گذاشته است. گردشگری علیرغم درآمدهای اقتصادی درخور توجه، نتایج و پیامدهای غیراقتصادی در سایر جوامع انسانی دارد که اهمیت بررسی آن را بیش از پیش موردتوجه قرار میدهد. گردشگری در ذات و سرشت، مفاهیم حرکت و تعامل مستقیم و مستمر انسان با محیط و سایر انسانها را در خود دارد. این حضور و تعامل نیازمند بهینهسازی عوامل و عناصری است که دستاوردهای آن را بیشتر نماید. درآمدهای اقتصادی بخش کوچکی از گردشگری است که متآسفانه در سالهای اخیر به سایر جوانب آن تعمیم داده شده است و بر آن سایه افکنده است.
بسی جای تأمل است که گردشگری آنگونه که موردانتظار است، به جوامع شناسانده نشده و از سوی دیگر توسعه پایدار نیز آنگونه که شایسته است بازشناسی، واکاوی، تعبیر و تفسیر نشده است. گردشگری و توسعه هر دو از مفاهیم چندرشتهای هستند که موضوعات و مبانی همه بخشهای مطالعاتی را شامل شده و تنها با رویکرد کلان و همسو دستیافتنی خواهند بود. ذکر این نکته ضروری است که امروز اکثر فعالیتها و اقدامات صورتگرفته با پراکندگی همراه بوده و اگر توسعه و رشدی هم اتفاق میافتد تکبعدی است و تنها به حوزه خاص مرتبط است؛ همچنین رشد به صورت دائمی و مستمر شکل نمیگیرد، بلکه موقتی و محدود خواهد بود.
پاسداشت روز جهانی گردشگری و شعار توسعه پایدار، دریچهای است برای نگاه عمیق و دقیقتر به گردشگری و اقداماتی که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرند. این فرصتی منحصربهفرد برای همه ماست تا با همکاری و تعامل با یکدیگر به ترویج سفر و گردشگری به عنوان یک فعالیت بزرگ انسانی در قرن بیستویکم اهتمام کنیم، به امید آینده بهتر همراه با صلح و رفاه.
در این روز جهانی گردشگری به خاطر آوریم هر زمان و به هر کجا که سفر میکنیم، بدانیم که: احترام به طبیعت و احترام به فرهنگ در حقیقت احترام به خود است و یک گردشگر خوب میتواند با رعایت ملاحظات و اهداف فرهنگی و زیستمحیطی که گردشگری پایدار قائم به آن است، سفیری برای آینده بهتر باشد.
امید است ضمن تأکید به اهمیت گردشگری، مفاهیم، مبانی و اقدامات پیش رو با نگاه علمی همراه شده و از سوی دیگر با اعمال نگاه یکپارچه از سوی ارگانها و نهادهای اجرایی، نهادهای خدماتی، بازار و نهادهای آموزشی، شاهد رشد همهجانبه گردشگری در کشور عزیزمان ایران باشیم که بیشک ضمن بهرهمندی از غنای تاریخ و فرهنگ، شایسته توسعه و تعالی بیش از پیش، در حوزه گردشگری است.
منوچهر جهانیان
رئیس دانشکده علوم گردشگری
دانشگاه علم و فرهنگ
فرهنگ عمومی در کشور ما یک پیشینه ی تاریخی و معنوی دارد اول از همه دینداری و اتکا به خداوند در جای جای فرهنگ ما قرار دارد. ایرانیان مسلمان نشان داده اند که هر وقت اعتماد به نفس بالا داشته اند به نتیجه رسیده اند و امتحان خود را در محاصره اقتصادی از طرف امریکا ، گرفتن لانه جاسوسی، پیروزی بر رژیم پهلوی، پیروزی در جنگ و بالا خره پیروزی در استفاده از انرژی هسته ای پس داده اند .
شاخص دیگر فرهنگ امید واری است . اگر امید وجود نداشته باشد انسان برای کارهای بزرگ روحیه ندارد . پس رهبران جامعه باید مردم را از سقوط در ناامیدی نجات دهند .
شاخص بعدی روحیه ی کار جمعی است . خود بینی آفت پیشرفت یک جامعه است . داشتن دغدغه ملی و این که منافع کشور را جلو تر از منافع شخصی ببینیم از خصوصیات دیگر پیشرفت جامعه است.شاخص بعدی طرح داشتن برای آینده است(مثل طرح چشم انداز بیست ساله کشور مان).شجاع بودن و نترس بودن یکی دیگر از شاخص های پیشرفت است.سازندگی و قناعت هم از عوامل دیگر است.دولت اسلامی برای هر طرح صنعتی و سیاسی باید یک بخش فرهنگی هم در نظر بگیرد تا در طرح هایش موفق شود . مثلا اگر طرحی برای یک استان برنامه ریزی می شود باید آن طرح با در نظر گرفتن فرهنگ آن ناحیه باشد. طرحی که در سیستان و بلوچستان موفق است شاید در تهران یا قم موفق نباشد . دولت برای موفقیت در طرح هایش و در نتیجه رسیدن به پیشرفت باید فرهنگ سازی کند . جوان ایرانی به راحتی دین و فرهنگ و تمدن خود را کنار گذاشته و بیگانه زده شده است. ژاپنی ها تکنیک غرب را گرفتند و آن را با اصالت شرقی خود رنگ آمیزی کردند و یکی از پیشرفته ترین کشور های جهان شدند از آسیب فرهنگ غرب هم دور ماندند و این مسئله ریشه در آگاهی این ملت دارد . مردم ژاپن هوش متوسطی دارند اما با فرهنگ تلاش و کوشش سطح آگاهی خود را بالا برده اند . فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی را فراموش نکرده اند ، سالن قطار های شهری با سالن کتابخانه اشتباه گرفته می شود یعنی آن ها بعد از یک روز کار سخت هنوز مطالعه می کنند . تعداد کتاب هایی که در یک سال در ژاپن چاپ می شود برابر است با تعداد کل کتاب های از زمان اختراع صنعت چاپ تا کنون در ایران . در روزنامه کیهان شماره 10318 آمار ناراحت کننده ای دیدم : از آغاز صنعت چاپ تا کنون حدودپنجاه هزار عنوان کتاب در ایران چاپ شده در آمریکا سالانه 100 هزار و در ژاپن و انگلیس سالانه پنجاه هزار جلد کتاب چاپ می شود از تاسیس اولین چاپخانه در ایران 430 سال می گذرد. کشورهای پیشرفته مثل ژاپن فقط تکنیک دارند ما با تکیه بر ارزش های معنوی خود در دین و پرورش استعدادها و آموزش در ست در مدارس ، زنده کردن سنت ها و اداب و رسوم ملی، تبلیغ اتحاد اجتماعی و دگر بینی و دوری از خودخواهی می توان فرهنگ سازی کرده و مسیر توسعه را به راحتی طی کرد . در کتاب اسلام در ژاپن خواندم که مردم ژاپن هنوز هم به احزاب دست راستی رای می دهند و این نشان می دهد که مردم با حمایت خود به حاکمانی که تصمیمات در ست گرفتهاند اجازه حکمرانی میدهند .
مردم ما با استعداد هستند و از این مهم تر این که مسلمانند . بنده در قسمت قرآن و پیشرفت جامعه عرض کردم که اگر به اصول اسلام عمل کنیم هرکدام از افراد جامعه به ابر قدرت تبدیل می شوند .
سید جمال الدین اسد آبادی می گوید : آنجا(غرب) اسلام هست ، مسلمان نیست ، و این جا مسلمان هست اما اسلام نیست . استاد آیت الله جوادی آملی در درس های فقه خود در تحلیل این قسمت از حرف های سید جمال الدین فرمودند : مقصود او حتما عمل کردن به آموزه های اسلامی از قبیل وجدان کاری، ساده زیستن دانشمندان ، انضباط کاری و اقتصادی و مدیریت اجتماعی که از جمله عوامل آن گرامی داشتن و اهمیت به دانشمندان است . یعنی پیشرفت غرب الهام گرفته از قوانین اسلام است . البته نباید فراموش کنیم که پیشرفت آن ها تنها در زمینه ی صنعت است نه در تمام درجات انسانی و معنوی . غرب مثل یک کودک است که نیمی از بدنش بسیار رشد کرده اما نیم دیگر همچنان کوچک باقی مانده ، پس زندگی چقدر برایش سخت است و قیافه اش چقدر زشت .
پیشرفت کشور ما وقتی صورت می گیرد که این فرهنگ جا بیفتد که هر کجا که هستیم و هر کاری که به عهده داریم به بهترین شکل انجام دهیم و کیفیت و کمیت کار خود را بالا ببریم.
فاطمه کلانتری- مقاله موانع پیشرفت در ایران( بخش دوم)
کتاب خلاصه مقالات همایش خدمت و پیشرفت