ایران امروز
تفاوت یک انسان رشد یافته، فردیت یافته، تکامل یافته با سایر افراد در این است که جدای از این سفر سطحی در دنیای مادی و دنیای جسمانی یک سفر درونی در عالم معنا و در عالم روح هم دارد. یعنی از معانی و تجربیات تغذیه می شود .
باورهای ما بسیار تعیین کننده هستند که اتفاقات بیرونی چه حال و هوایی در ما ایجاد می کنند.
در دنیای امروز جدال با زندگی سبب گشته تفکر بشر به این سمت وسو روانه شود که گویی همه دنیا بسیج شده اند که سد راهش باشند و در این بین مفاهیمی چون عشق، مهربانی، عدالت، پرهیز از قانون جنگل و... تنها عباراتی تزئینی و کاربردی برای تبلیغات و رسانه ها شده اند و در مقابل آن تزویر، تهمت، ریا ، دروغ و ... راهکار هایی برای رهایی و پیشرفت و رسیدن به کمال.
وقتی در خیابانهای شهر قدم میزنی بعید است که بی تفاوتی ، خستگی و گمشدگی چشمانی که از کنارت می گذرند توجهت را جلب نکند. در این چند دهه زیستی سریع تمام شونده بشر مانده است با چیستی تهی که نام زرنگی و عقلانیت را بر آن می نهند و هر لحظه بیشتر از خود فاصله می گیرند.
البته نباید از این مسئله غافل ماند که دنیای پدیدار شناسی هر کس با توجه به عوامل زیستی، روانی، فرهنگی و اجتماعی متفاوت است و گاه موجب میشود رفتار هایی دون شان انسانی از بشر سر زند اما وجود وجدان و حس انسان دوستی و انسانیت شناختی در روح بشر انکار ناپذیر است.
وضعیت و دیدگاهی که انسان امروز چه در کشور ما و چه در جوامع دیگر نسب به خویشتن، هم نوعان و محیط خود دارد را می توان نوعی بحران روحی و اخلاقی دانست که نیازمند درمانی سریع از سمت دولتمردان ، جامعه شناسان و روانشناسان است.
فاطمه کلانتری
- ۹۶/۰۸/۰۹