روزنه

روزنگاری های من

روزنه

روزنگاری های من

مشخصات بلاگ

آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کار ها زیبا تر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد

"مجتبی کاشانی"

۲۱ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

زلزله یک برساخت اجتماعی است و نباید تصور کرد که زلزله امری طبیعی و مستقل از جامعه است. این تعبیر تنها درباره زلزله نیست، بلکه هر رویدادی در یک ساخت اجتماعی رخ می‌دهد. از تصوری که انسان‌ها پیش از تجربه رویدادی طبیعی دارند تا مواجهه و تجربه آن و در نهایت فهم پیامدهای آن همگی در بستری اجتماعی فهمیده می‌شود. اینکه هر پدیده، چه طبیعی و چه انسانی، چه آثاری به همراه خود دارد از جامعه‌ای تا جامعه دیگر متفاوت است و زمینه‌های اجتماعی در این موضوع موثر هستند. ساختارهای اجتماعی، فرهنگ و رفتارهای آموخته انسان‌ها در تفسیر زلزله و درک پیامدها نقش غیرقابل‌انکاری ایفا می‌کنند. به همین خاطر می‌توان گفت، امر طبیعی از امر انسانی متمایز نیست. تصور ما از زلزله، تجربه ما از زلزله و مصایب ناشی از آن و همین‌طور مواجهه با پیامدهای این حادثه طبیعی در یک جامعه انسانی درک می‌شود و این حوادث خارج از ادراک انسانی و عقل اجتماعی معنای بخصوصی ندارند. به بیانی دیگر میزان مصیبت‌بار بودن حادثه‌ای طبیعی یا میزان شرارت‌بار یا موهبت‌بار بودن یک رخداد طبیعی از جامعه‌ای به جامعه‌ دیگر متفاوت درک می‌شود و همین تفاوت برداشت‌ها نشان می‌دهد امری مانند زلزله اجتماعی است و بر حسب ساختارهای اجتماعی و فرهنگ و تجربیات آموخته‌شده انسان فهم می‌شود. درک و مواجهه از زلزله، ‌‌آثار عینی و ذهنی زلزله همگی برساخت‌های اجتماعی هستند و تابعی از سازوکارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه هستند و به همین خاطر نمی‌شود زلزله را به امری صرفا طبیعی تقلیل داد. به بیانی دیگر زلزله برای خودش امری طبیعی است اما برای ما انسان‌ها در بستری اجتماعی فهم می‌شود. به همین خاطر باید توجه داشت درک مردم از زلزله و مواجهه آنها با این پدیده صرفا مانند یک امر طبیعی یا انتزاعی نیست بلکه متاثر از میزان همبستگی اجتماعی و روابط و ارزش‌های اجتماعی آن جامعه است.


هند، انگلستان و چین بیشترین وابستگی به اینترنت و بیشترین استفاده را دارند



[ساخت 25 خانه بهداشت در مناطق زلزله زده توسط بانک آینده]

معاون امور اجتماعی وزیر بهداشت با اشاره به تخریب ۲ بیمارستان، ۱۹۰ خانه بهداشت و هفت مرکز جامع سلامت در مناطق زلزله‌زده، ضمن دعوت از خیرین برای مشارکت در ساخت این مراکز بهداشتی - درمانی، از نیاز فوری به تامین حدود ۳۰ کانکس جهت تامین نیازهای بهداشتی ساکنان مناطق زلزله‌زده خبر داد.


بزرگترین مصیبت دنیا قحطی و جنگ نیست.
نامهربانی انسانهایی‌ست که مهربان می نمودن


"ژان کریستوف"


در فیلم سه دقیقه‌ای منتشر شده توسط دو دختر نوجوان اصفهانی، روایتی نامتعارف از تصمیمی برای پایان دادن به زندگی را شاهد هستیم. در چهره و کلام‌شان نشانگانی را که معمولا افرادی که تصمیم به مرگ خودخواسته می‌گیرند، شاهد نیستیم و احتمالا به جهت همین تضاد تکا‌ن‌دهنده است که فهم پدیده دشوار می‌شود. مهم‌ترین ویژگی متمایزکننده این اتفاق نیز همین تضاد است؛ گویی مفاهیمی چون مرگ و زندگی و کلان روایت‌های وابسته به آنها فاقد کارکرد معمول‌شان شده‌اند و نمی‌توانند اثرگذار باشند. از این رو، در یادداشت حاضر سعی بر آن بوده است تا با استفاده از مفاهیمی چون «کلان روایت» و «معناباختگی» به فهم پدیده نزدیک‌تر شد. فرانسوا لیتوار از متفکران پسامدرن، کلان روایت را اینگونه تعریف می‌کند: «نظریه‌ای که سعی دارد روایتی کلی و فراگیر از تجارب، وقایع گوناگون تاریخی و پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی ارایه دهد تا طبق آن حقیقتی فراگیر یا ارزش‌هایی جهانی بنیان نهد». از دید او این کلان روایت‌ها، داستان‌هایی هستند که کاربردشان مشروعیت بخشیدن به رسوم اجتماعی و هنجارهای معمول است. آنچه ما در این فیلم سه دقیقه‌ای شاهد هستیم، معناباختگی مفاهیم و گسست کلان روایت‌هایی‌ است که انسان مدرن آن را برساخته است؛ گویی آنها گفتمان‌ها و ارزش‌هایی که برای «زندگی» و «مرگ» در مدرسه، خانواده و... ساخته شده‌اند را از معنا تهی می‌کنند و این معناباختگی را به رخ‌شان می‌کشند. به سبب دشواری پذیرش همین نمایش معناباختگی است که ذهن مخاطب میل پیدا می‌کند تا این پدیده را به بحران شخصیت‌های روایت ارتباط دهد یا به دنبال مقصرانی چون «نهنگ آبی» و... بگردد؛ گویی کلان روایت‌هایی که مرگ را پدیده‌ای اضطراب‌زا، ترسناک یا حتی رهایی بخش و... معرفی می‌کنند، فاقد توانمندی و سیطره گفتمانی شده‌اند و این دو شخصیت، در غیاب معناهای معمول، به سوی آن در حال حرکتند.آلبرکامو در کتابش «افسانه سیزیف» مرگ خودخواسته را نوعی تعقیب شیب احساس تا به انتها معرفی می‌کند؛ گویی احساس بی‌میلی به شمایل زندگی، همان‌گونه که در صحبت‌های آن دو شخصیت ادراک می‌شود، نوعی شورمندی در شتاب به سوی پایان را در آنها ایجاد کرده است؛ منتهی از آن سو که آنها هیچ تصویری از آن پایان ندارند، آن شورمندی نیز تهی از معنا و ارزش می‌شود. در این معناباختگی و فقدان وجود ارزش است که تنها قهرمان روایت، تلفن همراه، چونان شخصیت سوم ماجرا، وارد روایت می‌شود تا به عنوان تنها ابژه‌ای که قرار نیست به روایت و شخصیت‌های آن خیانت کند، «پیام» را از طریق مجرای معتمدی چون اینترنت (دو ابژه نسلی مهم این نسل) به مخاطبان مورد نظرشان برساند. اگر به صحبت‌های این دو شخصیت توجه کنیم، شاهد خواهیم بود که تنها قطعیتی که در کلام‌شان یافت می‌شود، قطعیت همین اتصال با مخاطبان، از طریق جهان مجازی است و مطمئنند که تصویر و صدای‌شان به سرعت و در مقیاس بزرگی دیده خواهد شد. آنها به گونه‌ای حرف می‌زنند که گویی قرار است حتی پس از پایان زیست در جهان عینی نیز، همچنان شاهد واکنش‌ها در جهان مجازی باشند؛ در جهانی بی‌انتها، نوید آمدن به خواب تک‌تک مخاطبان را می‌دهند و معتقدند جای‌شان خوب خواهد بود. گویی ما با مرگی مجازی، تحت سیطره گفتمان مجازی روبرو هستیم. از این رو، بی‌راه نیست که تنها ابژه‌های معنادار و دارای ارزش این روایت را که کارکردی قابل اعتماد دارند، همین تلفن همراه و جهان مجازی بدانیم؛ زیرا اگر این دو حضور نداشتند، روایت این دو شخصیت در بهترین حالت، خوراک خبری ساده‌ای برای صفحه‌های حوادثی بود که روزانه چنین خبرهایی در آن یافت می‌شود و به سبب فقدان راویانی اینچنینی به سرعت فراموش می‌شوند. اطمینان این دو شخصیت به ابژه نسلی‌شان جزیی از این روایت است؛ ابژه‌هایی که از معدود ارزش‌های باقی مانده برای آنهاست؛ تلفن همراهی که تا پایان و حتی پس از پایان وفادار می‌ماند و آن معناباختگی دهشتناک را افشا می‌کند و در پایان مخاطب را با چیزی شبیه به یک «هیچ» بزرگ رها می‌کند.

منتشر شده در روزنامه اعتماد، 20 آبان 96

مجتمع‌های بزرگ چندمنظوره تجاری، فرهنگی، تفریحی و ورزشی از واقعیت‌های امروز زندگی‌ شهری در دنیا محسوب می‌شوند. امکانات و تسهیلات بالای این مجتمع‌ها همچون وجود مکان‌های فرهنگی، ورزشی ، سالن های سینما، رستوران‌ها، کافه‌ها و شهربازی‌ها، سالنهای همایش، نمایشگاههای متنوع علمی و صنعتی،فروشگاههای متنوع، مراکز مذهبی و عبادی و ... جذابیت خاصی به این مجموعه‌ها به ویژه در میان نسل جدید بخشیده است.
علی حاتمی * تجمیع این امکانات در یک مجموعه، ضمن تامین نیازهای مختلف شهروندان، موجب صرفه‌جویی در وقت و انرژی نیز می‌شود. در شرایط عادی، شهروندان برای رفع احتیاجات خود باید به مکان‌های مختلف جهت خرید، استفاده از سینما و یا پارک مراجعه کنند. ترافیک شهری و شلوغی جاده‌ها، امکان بهره‌برداری همزمان از این فضاها را از مردم سلب کرده است. امروزه با ایجاد مجتمع‌های چندمنظوره در اقصا نقاط دنیا، این امکان برای مردم فراهم شده است که در زمان و محیط واحد همه نیازهای فرهنگی، تجاری و ورزشی خود را مرتفع نمایند.

تیم روباتیک دانش‌آموزی دانشگاه تهران با حمایت بانک آینده، عازم مسابقات المپیاد جهانی روباتیک ( WRO) سال 2017 میلادی شد.

این دوره از مسابقات با حضور 60 کشور جهان از 19 تا 21 آذر ماه سال جاری در کشور کاستاریکا برگزار می‌شود.

المپیاد جهانی روباتیک هر ساله با حضور تیم‌های مختلفی از کشورهای سراسر جهان در ماه نوامبر (آبان و آذر ماه) در یکی از کشورهای جهان برگزار می‌شود و هدف آن تعامل، هم‌فکری و برطرف کردن چالش‌های پیشِ روی دانش‌آموزان در یک تورنمنت بین‌المللی در کنار هم، عنوان شده است.

در این دوره از مسابقات، کشورهایی نظیر: آلمان، ایتالیا، انگلستان، مکزیک، ژاپن، استرالیا و … با یکدیگر به رقابت می‌پردازند.

گفتنی است؛ بانک آینده علاوه بر حضور مؤثر در بازار پولی کشور، تلاش دارد تا در عرصه مسئولیت‌های اجتماعی نیز به‌نوبه خود، نقش مؤثری ایفا نماید و بر همین اساس، حمایت از فعالیت‌های علمی نخبگان، دانشجویان و دانش‌آموزان کشور نیز در همین راستا، در دستور کار بانک قرار دارد.

ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﻣﻮﺳﺴﻪ ﻣﻌﺘﺒﺮ credit suisse ﮔﺰاﺭﺵ ﺟﺎمعی ﺭا ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻴﺰاﻥ ﺛﺮﻭﺕ ﺟﻬﺎنی ﻳﺎ Global Wealth و ﺳﻬﻢ ﻣﻨﺎﻃﻖ و ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﻧﻴﺎ ﺭا اﺯ اﻳﻦ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻴﻜﻨﺪ .

ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﮔﺰاﺭﺵ اﻛﺘﺒﺮ 2015 اﻳﻦ ﻣﻮﺳﺴﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎتی ﻛﻞ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ که ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﺩاﺭایی‌های ﻣﺎلی ﺷﺎﻣﻞ :
ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪ، ﻓﻠﺰاﺕ ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ، ﺳﻬﺎﻡ ﺑﻮﺭﺱ و اﻣﻮاﻝ ﻏﻴﺮ ﻣﺎلی ﺷﺎﻣﻞ؛ ﻣﻨﺎﺯﻝ ﻣﺴﻜﻮنی و ﺗﺠﺎﺭﻱ و ﺯﻣﻴﻦ ، ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻻﺕ و ﻫﺮ اﻧﭽﻪ ﻛﻪ بتوان ﺑﺮ ﺭﻭﻱ اﻥ ﻗﻴﻤﺖ ﮔﺬاﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ 250 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ می باﺷﺪ که نیمی از آن در ۳ کشور آمریکا، چین و ژاپن قرار دارد!
اﺯ ﻛﻞ ﺛﺮﻭﺕ ﺟﻬﺎﻥ ﺣﺪﻭﺩ 86 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ اﻥ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻌﺎﺩﻝ 34.3 ﺩﺭﺻﺪ آﻥ ﻓﻘﻄ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ اﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ. بعد اﺯ اﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﭼﻴﻦ ﺑﺎ ﺣﺪﻭﺩ 23 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﻳﻌﻨﻲ ﺣﺪﻭﺩ 9% ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺩﻭﻡ ﻗﺮاﺭ ﺩاﺭﺩ .
ﮊاﭘﻦ ﺑﺎ 20 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﺭ ﺭﺩﻳﻒ ﺳﻮﻡ ﺑﻌﺪ اﺯ اﻥ اﻧﮕﻠﻴﺲ ﺑﺎ 15.6 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ ، ﻓﺮاﻧﺴﻪ ﺑﺎ 12.6، اﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ 12، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ ﺑﺎ 10، ﻛﺎﻧﺎﺩا ﺑﺎ 7، اﺳﺘﺮاﻟﻴﺎ ﺑﺎ 6، اﺳﭙﺎﻧﻴﺎ ﺑﺎ 4، ﺗﺎﻳﻮان ﺑﺎ 3.5 و ﻛﺮﻩ ﺟﻨﻮبی ﻧﻴﺰ ﺑﺎ 3.5 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﺛﺮﻭﺕ ملی ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﺎی ﺑﻌﺪی ﻗﺮاﺭ ﺩاﺭﻧﺪ .
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﮔﺰاﺭﺵ ﺑﻴﺶ اﺯ 90% ﻛﻞ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ 30 ﻛﺸﻮﺭ اﻭﻝ اﻳﻦ ﻟﻴﺴﺖ ﺗﻌﻠﻖ ﺩاﺭﺩ و ﺑﻘﻴﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎی ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﻛﻤﺘﺮ اﺯ 10 ﺩﺭﺻﺪ اﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﺟﻬﺎﻥ ﺭا ﺩﺭ اﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩاﺭﻧﺪ .
اﻳﺮاﻥ ﺑﺎ ﺩاﺷﺘﻦ ﺣﺪﻭﺩ 1% اﺯ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺟﻬﺎﻥ فقط ﺣﺪﻭﺩ ﻳﻚ ﺩﻫﻢ ﺩﺭﺻﺪ اﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﻧﻴﺎ ﺭا ﺩﺭ اﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩاﺭﺩ و ﺟﺰ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎی ﺑﺎ ﺩﺭاﻣﺪ ﻣﺘﻮسط ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﺤﺴﻮﺏ می شوﺩ و ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﻠﺖ اﻳﻦ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺩﻭﺭﻩ ای ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻃﻮﻻنی ﻛﺸﻮﺭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺛﺮﻭﺕ ﻧﺒﻮﺩه ایم.


منبع: کانال مرکز مطالعات خلیج فارس

ارتباط نزدیک میان رویه های #علم و #تکنولوژی ممکن است به سهولت تمایزات مهم میان این دو را از نظر دور دارد. موضع غالب علم در میدان دید فلسفی، تشخیص این نکته را برای فیلسوفان دشوار کرد که تکنولوژی به جهت شمولش بر مسائلی که در علم پدیدار نمی شوند سزاوار توجه خاص است. این دیدگاه ناشی از همین عدم تشخیصی اغلب، و شاید تا حدی به نحو شگفت انگیز، به گونه ای ارائه میشود که به حد این مدعا که #تکنولوژی «صرفاً» علم کاربردی است تقلیل می یابد.

 پرسش از رابطهٔ میان علم و تکنولوژی مسئلهٔ محوری یکی از متقدم ترین مباحثات میان فیلسوفان تحلیلی تکنولوژی بود. هنریک اسکولیموفسکی به سال ۱۹۶۶ در ویژه نامه ای از نشریهٔ تکنولوژی و #فرهنگ استدلال کرد که تکنولوژی چیزی کاملا متفاوت با علم است (1966 Skolimowski). به تعبیر او، علم به آنچه هست می پردازد، حال آن که تکنولوژی به آنچه قرار است باشد. چند سال بعد، #هربرت_سایمون در کتاب معروف خود به نام علوم مصنوعات (1969 Simon) با عباراتی تقریباً مشابه بر این تمایز مهم تأکید کرد و گفت دانشمند به این که چیزها چگونه هستند می پردازد اما مهندس به اینکه چیزها چگونه باید باشند. گرچه تصور این که فیلسوفان متقدم قادر به تشخیص این تفاوت در جهت گیری نبوده باشند دشوار است، ممکن است گرایش ایشان، خاصه در سنت #تجربه_گرایی منطقی، به این که دانش را نظامی از قضایا ببیند به این اعتقاد منتهی شده باشد که در تکنولوژی هیچ دعوی معرفتی ای نقشی ایفا نمی کند که نتوان آن را در علم نیز یافت. لذا، از مطالعهٔ تکنولوژی انتظار نمی رفت که چالش تازه ای طرح کند یا در خصوص علایق #فلسفهٔ_تحلیلی شگفتی ساز باشد.