خبگان سیاسی این زمان نظر به اقتصاد نیز داشتهاند. شخصیتی مانند حاج
امینالضرب به عنوان بازرگانی عملگرا و نظریه پردازانی مانند: طالبوف
تبریزی، میرزاملکم خان و منتقدانی مانند مراغهای و دهها نفر دیگر از
منورالفکران عصر قاجار در زمینه اقتصاد نظریههایی ارائه کردهاند، که در
این تحقیق به نظریات برخی از این متفکران پرداخته میشود.
قاجارها
وارث مملکتی شدند که اقتصاد آن از دیرباز بر بنیان زمینداری و زراعت به
شیوه سنتی، تولیدات صنایع دستی و قالیبافی، بازرگانی و تجارت محدود خارجی و
تولیدات دامی بود. این فعالیتهای اقتصادی اگر چه به صورت مقطعی
میتوانستند منابع مالی دولتهای گذشته را تامین کنند، اما در این عهد به
علت تغییر چهره اقتصادی جهان و رشد اقتصادی تجاری و سرمایهداری غرب و ظهور
انعکاس آن در ایران به شکل کالا و سرمایه، دیگر کارآیی سابق را نداشتند و
به موازات تحول اقتصاد جهانی دچار نزول و افول یا رشد و ترقی کاذب
میشدند. با توجه به این شرایط مساله اصلی این نوشتار آن است که آیا نخبگان
عصر قاجار به خصوص در دوران ناصری در ابعاد اقتصادی دارای نظریات اقتصادی
بودهاند یا خیر؟ بیشک در پاسخ به این مساله میتوان فرضی را مطرح کرد که
بله نخبگان سیاسی در این دوره به مسائل اقتصادی اندیشیدهاند و راهحلهایی
برای اقتصاد ایران بیان کردهاند. امروز ریشههای اساسی مشکلات ایران را
باید در گذشته نه چندان دور یعنی عصر قاجار جستوجو کرد. از این رو به
اندیشهها و عملکرد اقتصادی برخی از نخبگان سیاسی عصر قاجار مانند: حاج
امینالضرب، طالبوف تبریزی، نظرگو بینو راجع به تجار زمیندار و انتقاد
مراغهای از آنان، میرزاملکم خان اشاره میشود.