روزنه

روزنگاری های من

روزنه

روزنگاری های من

مشخصات بلاگ

آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کار ها زیبا تر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد

"مجتبی کاشانی"

به گزارش سایک نیوز و به نقل از خبرگزاری برنا؛ نسرین امیری، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان در خصوص علت پرخاشگری کودکان و عوامل تشدیدکننده آن گفت: پرخاشگری و اعمال خشونت می‌تواند هم جنبه فیزیکی داشته باشد و هم جنبه کلامی. پرخاشگری فیزیکی کودکان گاهی نسبت به اشیاست و گاهی هم شامل اطرافیان می‌شود. بعضی اوقات لحن و محتوای کلام هم می‌تواند به‌گونه‌ای پرخاشگرانه و از روی خشم و ناراحتی باشد.

او ادامه داد: وقتی کودک شروع به پرخاشگری می‌کند، نخستین کاری که باید انجام داد توجه به محیط و پیرامون اوست که تشخیص دهیم کدام رفتار ما ناشی از خشم و عصبانیت بوده که در رفتارکودک هم انعکاس پیدا کرده است. در واقع در محیطی که افراد معمولا با خشونت و بی‌احترامی با هم حرف می‌زنند، کم‌کم حساسیت نسبت به این‌گونه رفتارها هم کمتر و به‌تدریج عادی می‌شود.

امیری به علت‌های پرخاشگری اشاره کرد و توضیح داد: در روان‌شناسی معمولا عوامل زیادی برای بروز یک رفتار وجود دارند؛ یعنی عوامل متعددی دست به دست هم می‌دهند تا در نهایت باعث بروز مشکل شوند. برای شناخت این عوامل باید ابتدا به جنبه‌های بیولوژیک توجه داشت. با بررسی آزمایش‌های مختلف نتیجه گرفته شده هنگام عصبانیت بعضی قسمت‌ها در مغز و همچنین مواد شیمیایی بدن دچار تغییراتی می‌شود. تغییرات مواد شیمیایی مانند دوپامین، کورتیزول و سروتونین هم در مغز باعث بروز عصبانیت، خشم و پرخاشگری می‌شود. این تغییرات در این مواد می‌توانند ناشی از بیماری‌های درونی باشند.

این روان‌شناس افزود: البته بعضی بیماری‌ها هم می‌توانند تاثیرگذار باشند، مثلا کم‌خونی ناشی از فقر آهن می‌تواند بر تحریک‌پذیری بیشتر، نداشتن تمرکز و پرخاشگری کودکان موثر باشد. بعضی عوامل بیرونی و محیطی مانند آلاینده‌ها و انواع آلودگی‌ها هم می‌توانند در این زمینه تاثیر داشته باشند اما در مورد پرخاشگری از جنبه روان‌شناسی باید گفت پرخاشگری گاهی و در بعضی موارد برای برخی افراد منفعت دارد و همین منفعت باعث می‌شود این رفتار ادامه پیدا کند. مثلا وقتی مادر با داد زدن سر فرزندش باعث می‌شود او به حرفش توجه کند. به این ترتیب کودک نتیجه می‌گیرد وقتی کسی سرش داد می‌زند، موضوع را جدی بگیرد و خودش هم با دیگران به همین صورت رفتار کند.

 

او با اشاره به اینکه گاهی رفتار والدین باعث تقویت روحیه پرخاشگری می‌شود، عنوان کرد: در بسیاری موارد والدین خودشان باعث تشویق کودک به پرخاشگری می‌شوند، مثلا وقتی کودک حرف زشتی می‌زند، به‌گونه‌ای آن را شیرین‌زبانی قلمداد می‌کنند و به آن می‌خندند. گاهی همین توجه به کودک باعث تکرار این‌گونه رفتارها از طرف او می‌شود.

امیری به برخی از علائم نشان دهنده پرخاشگری در کودکان اشاره کرد و توضیح داد: توجه داشته باشیم نمایش پرخاشگری در کودکان با بزرگسالان متفاوت است، مثلا گاهی پرتاپ کردن اشیاء توسط کودکان به معنای خشم و عصبانیت نیست و بیشتر جنبه سنجش ارتفاع اجسام دارد و به نوعی یادگیری محسوب می‌شود اما اگر همین رفتارها هم تشویق شوند در آینده می‌توانند به پرخاشگری تبدیل شوند.

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش گفت: یک درصد دانش‌آموزان کشور نیاز به خدمات اورژانسی در حوزه آسیب‌های روانی دارند.

علیرضا کاظمی در مراسم رونمایی از طرح یاری‌گران زندگی که با محوریت توانمندسازی سفیران پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در کرمانشاه برگزار شد، با بیان اینکه باید نهضت فرهنگی پیشگیری از آسیب های اجتماعی در کشور راه بیاندازیم، گفت: در طول چهل سال گذشته همواره با آسیب‌های اجتماعی مبارزه کرده‌ایم، اما واقعیت این است که امروز با انبوهی از آسیب‌های اجتماعی مواجه هستیم که نسبت به قبل پیچیده‌تر هم شده، لذا باید استراتژی و راهبرد خود را برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی روی حوزه اقدامات پیشگیرانه و فرهنگ‌سازانه در آموزش و پرورش به عنوان کانون تحولات جامعه معطوف کنیم.

کاظمی تاکید کرد: امروز دیگر موضوع مقابله با آسیب‌های اجتماعی به یک خانواده و دستگاه اختصاص ندارد، زیرا امروز همه درمعرض این آسیب‌ها هستیم.

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در ادامه بر ضرورت هم‌افزایی بین دستگاه‌ها برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی به عنوان یک استراتژی کشوری تاکید کرد و افزود: امروز همه دستگاه‌ها و نهادها باید در موضوع مقابله با آسیب‌های اجتماعی پای کار بیایند و دغدغه‌مند باشند.

وی تاکید کرد: می‌خواهیم از تمامی ظرفیت‌های آموزش و پرورش، از بسیج دانش‌آموزی گرفته تا اتحادیه انجمن‌های دانش‌آموزی و سازمان دانش‌آموزی برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی در آموزش و پرورش استفاده کنیم.

کاظمی گفت: باید در آموزش و پرورش به دنبال ارتقای آگاهی‌، توانمندی و مهارت‌ دانش‌آموزان در برابر آسیب‌های اجتماعی با طرح‌های مختلف باشیم.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه سلامت روان و سلامت اجتماعی دانش‌آموزان زیربنای تعالی نظام تعالیم و تربیت است، گفت: در کنار سلامت جسمی، توجه به سلامت روحی و روانی دانش‌آموزان به عنوان آینده سازان  کشور ضرورت دارد.

کاظمی گفت: در غربالگری های سلامت انجام شده در وزارت آموزش و پرورش مشخص شده 30 درصد دانش‌آموزان تمامی مقاطع تحصیلی در حوزه سلامت روان از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و یک درصد دانش‌آموزان نیاز به خدمات اورژانسی در حوزه آسیب‌های روانی دارند که عدد کمی نیست و باید هوشیار باشیم.

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در ادامه با اشاره به اجرای طرح یاری‌گران زندگی برای اولین بار در کشور در استان کرمانشاه، ابراز امیدواری کرد: با تجربیات خوب کسب شده در این طرح شاهد انعکاس آن در مدارس سراسر کشور باشیم.

 

منبع: ایسنا

پژوهشگران انگلیسی در بررسی جدیدی دریافتند عملکرد دو شبکه مغزی در افرادی که به خودکشی تمایل دارند، با یکدیگر متفاوت است.

به گزارش سایک نیوز و به نقل از ایسنا، به نظر می‌رسد فعالیت مغزی افرادی که به خودکشی تمایل دارند، از الگوی غیرمعمولی پیروی می‌کند. این تفاوت‌ها آنقدر بزرگ نیستند که بتوانند به شناسایی افرادی که سعی در خودکشی دارند، کمک کنند. “آنه لائورا وان هارملن”(Anne-Laura van Harmelen)، استاد “دانشگاه کمبریج”(University of Cambridge) گفت: ما امیدواریم که این تفاوت‌ها بتوانند اطلاعات لازم را درباره آنچه در مکانیسم‌های مغز رخ می‌دهد، در اختیار ما بگذارند.

داده‌های مورد بررسی در این پروژه، از ۱۳۱ پژوهش به دست آمده‌اند که روی اسکن مغزی بیش از ۱۲ هزار نفر انجام شده‌اند. پژوهشگران به بررسی این موضوع پرداختند که آیا الگوهای مشخصی از فعالیت مغزی در افرادی که به خودکشی تمایل دارند و یا به آن فکر می‌کنند، وجود دارد یا خیر.

بیشتر این پژوهش‌ها، افراد مبتلا به یک بیماری روحی مانند افسردگی را که سابقه خودکشی داشته‌اند، با افرادی که در شرایط مشابه بوده اما سابقه خودکشی نداشته‌اند و یا افرادی بدون مشکل روحی مقایسه کرده‌اند.

وان هارملن و همکارانش دریافتند که دو شبکه مغز این افراد، عملکرد متفاوتی با یکدیگر دارند. یکی از این شبکه‌ها، با قسمت‌هایی از مغز در ارتباط است که در بروز احساسات نقش دارند. دومین شبکه نیز نقش مهمی در تصمیم‌گیری دارد. این تفاوت‌ها می‌توانند به دشواری در تنظیم احساسات منجر شوند.

با وجود این شاید وجود چنین تفاوت‌هایی در مغز فقط نشان دهد افرادی که به خودکشی تمایل دارند، بیش از داشتن افکار مربوط به خودکشی، از اضطراب زیادی رنج می‌برند.

برخی از گروه‌های پژوهشی سعی دارند تا با ابداع نوعی خاص از آزمایش خون، به پیش‌بینی تمایل به خودکشی کمک کنند اما این تلاش‌ها هنوز به حدی نرسیده‌اند که در آزمایش‌های بالینی به کار روند. روانپزشکان در حال حاضر برای یافتن افرادی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، از پرسش‌نامه‌هایی استفاده می‌کنند اما این پرسش‌نامه‌ها از دقت کافی برخوردار نیستند.

این پژوهش، در مجله “Molecular Psychiatry” به چاپ رسید.

پژوهشگران معتقد هستند تغذیه بر سلامت روان و عملکرد سلول‌های عصبی تاثیرگذار است و انتخاب آگاهانه رژیم غذایی می‌تواند سلامت روان را ارتقاء بخشد؛ در این بین دیدگاه‌های مختلفی در مورد گیاهان دارویی وجود دارد که عمدتا بر تاثیر مثبت این گیاهان بر عملکرد بدن و ارتقاء سلامت روان تاکید دارد.

یک کارشناس ارشد تغذیه دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این خصوص گفت: کمبود ویتامین‌ها و مواد معدنی با بیماری‌های روحی نظیر افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت، اختلال دو قطبی، سایکوز، فوبیا، اختلال شناختی و مشکلات رفتاری ارتباط دارد؛ بنابراین داشتن یک رژیم غذایی مناسب که تامین کننده نیاز بدن به تمام مواد مغذی باشد، در پیشگیری و بهبود این دسته از بیماری‌ها تاثیرگذار خواهد بود.

فاطمه نوری اضافه کرد: کمبود مواد مغذی در بدن بر روی متابولیسم بعضی از داروهای مورد استفاده در بیماری های روانی موثر است؛ بنابراین رژیم غذایی مناسب باعث بهبود اثرگذاری داروها نیز می شود.

وی با بیان اینکه یافته‌های علمی نشان می‌دهد که کاهش وزن در افراد چاق یا کسانی که اضافه وزن دارند به بهبود سلامت روان کمک خواهد کرد، گفت: کاهش و افزایش قند خون نیز بر وضعیت روانی مانند افسردگی و موثر است؛ بنابراین حفظ قند خون در سطح طبیعی اهمیت دارد؛ تمایل افراد به مصرف شیرینی در هنگام مواجهه با استرس هم به دلیل تاثیر آن در ایجاد حس آرامش است.

این کارشناس ارشد تغذیه همچنین گفت: مصرف میزان کافی غلات یا غذاهای دارای غلات مانند نان سبوس دار و برنج قهوه‌ای توصیه می‌شود و دریافت کم کربوهیدرات تاثیر منفی بر حالات روحی دارد.

او با یادآوری این نکته که کمبود ویتامین D در ابتلا به افسردگی، اختلالات خلقی و شناختی تاثیرگذار است؛ گفت: سطح مناسب ویتامین D در بدن برای درمان افسرگی مفید است.

این کارشناس تغذیه دانشگاه علوم پزشکی شیراز ادامه داد: بهترین راه دریافت ویتامین D تماس با نور آفتاب به میزان دست کم ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در روز است. البته مصرف غذاهایی همچون ماهی‌های چرب، زرده تخم مرغ و غذاهای غنی شده با ویتامین D نیز مفید خواهد بود.

نوری خاطرنشان کرد: روغن ماهی در بسیاری از بیماری‌های روانی مانند افسردگی، شیزوفرنی، افسردگی و اختلال دو قطبی مفید است.

این کارشناس ارشد تغذیه گفت: مصرف ماهی و مکمل امگا ۳ در بهبود عملکرد شناختی و زوال عقلی نقش دارد؛ به همین دلیل مصرف دست کم دو بار در هفته ماهی در بزرگسالان توصیه می شود.

او اضافه کرد: در صورتی که فردی دریافت کافی ماهی نداشته یا نیاز به مصرف مکمل امگا ۳ داشته باشد، استفاده از این مکمل به همراه وعده غذایی که حاوی چربی است توصیه می‌شود.

نوری گفت: رژیم غذایی سرشار از میوه و سبزی بر سلامت روان تاثیر مثبت دارد. داشتن یک رژیم غذایی مدیترانه ای شامل رژیم حاوی مقادیر زیاد میوه و سبزی، همراه با مصرف غلات سبوس دار، حبوبات، ماهی، غذاهای دریایی، مغزها، دانه ها، روغن زیتون و مصرف کمتر گوشت قرمز و شیرینی باعث جلوگیری از کاهش عملکرد شناختی می شود. این نوع رژیم غذایی باعث تاخیر تخریب سلول های عصبی نیز خواهد شد.

به گفته این کارشناس و براساس یافته‌های علمی، مصرف زردچوبه به دلیل داشتن «کورکومین» منجر به محافظت از سلول های عصبی و منجر به کاهش خطر ابتلا به آلزایمر و پارکینسون می شود و در درمان افسردگی مفید است.

این کارشناس ارشد تغذیه گفت: مصرف پیاز، زنجبیل، زردچوبه، پونه، رزماری، سیر، سیب، آلبالو، شکلات تلخ، انگور، آب انگور، پرتقال، گریپ فروت و چای(سفید، سبز، سیاه) بر سلامت مغز تاثیر مثبت دارد.

او به افراد مبتلا به اضطراب توصیه کرد که میزان مصرف کافئین خود را کاهش دهند و افزود: کافئین در چای، قهوه، نوشابه و شکلات تلخ وجود دارد؛ این افراد می‌توانند چای سبز را جایگزین قهوه کنند؛ البته به آنان توصیه می‌شود که دریافت قند، شکر و محصولات غذایی شیرین شده با شکر را کاهش دهند.

نوری همچنین با یادآوری این که دریافت روزانه مکمل مولتی ویتامین مواد معدنی نیز مفید است، گفت: مصرف یا حتی بوییدن گیاه اسطوخودوس نیز باعث ایجاد آرامش و کاهش اضطراب می شود.

این کارشناس ارشد تغذیه افت قند خون را عاملی موثر در بروز اضطراب دانست و بر داشتن برنامه غذایی منجر به حفظ سطح طبیعی قندخون تاکید کرد و گفت: افراد مبتلا به اختلال دو قطبی باید مصرف شکر و کافئین را کاهش دهند.

 

منبع: ایسنا

پیام‌های غیرکلامی و هیجانات درونی بطور غیرشفاف خواسته و یا ناخواسته به مخاطبان خود دروغ نمی‌گویند و یا حداقل طرف مقابل را کمتر به سمت اشتباه سوق می‌دهند.

افرادی که پیام های غیرکلامی و هیجانات درونی را به درستی دریافت می کنند دارای سواد هیجانی هستند.

به عبارتی این عده از مدیریت احساسات،‌ هیجانات و عواطف درون فرد یا گروهی خود برای برقراری روابط بین فردی به خوبی آگاهی دارند.

برای نمونه وقتی از شخصی سوال می شود حالت چطور است؟ ممکن است زبان او به طور شفاهی بگوید که خوب هستم اما وقتی به چشمان او نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که حالش چندان خوب نیست.

در همین رابطه می توان اذعان کرد پیام های غیرکلامی کمتر ما را به اشتباه می اندازند و شاید بتوان سرنخ های دقیق تری از آنچه واقعاً فرد تجربه می کند،‌ نمایان سازد.

زمانی که عواطف، احساسات و نیازهای روحی و روانی به عنوان پیام های غیر کلامی افراد جامعه را بتوان به خوبی درک کرد، بهتر می توان با همدلی و در عین حال در شادی و غم آنان شریک شد.

هرچقدر بتوان به لحاظ عاطفی، فاصله ها را از درون با یکدیگر نزدیک تر کرد، می توان از تحولات و نگرش های درونی افراد مطلع ساخت و اجازه داد بهترین راهکارها را برای بیان خواسته های خود مطرح کرد.

توانایی و بیان احساسات، بهترین و عملی ترین تعریف از سواد هیجانی است.

در واقع این یک روش و مدل شفاف و مشخص برای شناسایی احساسات اطرافیان است و کمک می کند که وقتی احساس بد و احیانا ناخوشایند و حتی اعتراض از وضعیت موجود در میان باشد، چه کمکی می توان به این افراد ارائه کرد.

برای نمونه زمانی برای فرد مشخص می شود آنچه احساس می کند «نپذیرفته شدن» است، پس آنچه نیاز دارد «پذیرفته شدن» است.

بطور مشابه وقتی که احساس گرسنگی می کند، آنچه نیاز دارید غذا خوردن است. آنچه که مشاهده می شود این است که افراد در بسیاری از موقعیت ها ناتوان از شناسایی و برچسب زدن به احساسات دیگران هستند و آن را به گونه ای پیچیده و غیرمستقیم بیان می کنند که باعث ناکامی احساسی در فرد و سردرگمی در اطرافیان می شود.
خیلی مواقع افراد با نامیدن احساسات خود، اعم از احساس عصبانیت، احساس هیجان، احساس توهین و یا احساس قدردانی، شروع به تجربه واقعی آن احساس می کنند، زیرا با نامیدن احساسات به ذهن این اجازه را می دهیم که به قسمت هیجانی مغز که احساسات در آن ذخیره شده، دسترسی پیدا کند.

بیان احساسات غیرواقعی

این پیش فرض وجود دارد که بیان مستقیم یکسری احساسات خاص در جامعه خیلی پذیرفته نیست، نگرانی از توهین به دیگری، اینکه ناسالم و رنجور به نظر برسیم و یا در روابط اجتماعی پس زده شویم، از دلایل عدم زندگی فرد بر مبنای احساس واقعی خود است.

در نتیجه به جای اینکه احساسات، مستقیم و شفاف بیان شوند، بصورت غیرمستقیم و از طریق رفتار فرد یا افراد و یا زبان بدن و حالات آنان بروز می یابند. در واقع عدم ثبات بین ماهیت آنچه بیان می شود و لحن صدا و زبان بدن، برای نمونه افرادی که برای مخفی کردن احساسات واقعی خود همواره صدای شاد و کلیشه ای همچون مجری برنامه صبحگاهی رادیو دارند.

ارتباط غیرکلامی 

روزانه بالغ بر ۹۰ درصد رفتارهای غیرکلامی، بخش عمده ‏ای از ارتباطات بین فردی را تشکیل می‏ دهد.

رفتار غیرشفاهی، حرکات، راه رفتن، نشستن، چگونه صحبت کردن و یا چگونگی بلندی صدای، نزدیک ایستادن، تماس چشمی جمله این موارد منجر به ارسال پیام های قوی می شود.

این پیام های غیر شفاهی، حتی هنگامی که ساکت و آروم هستیم می تواند ارسال شوند و به برقراری ارتباط ادامه دهند.

هوش هیجانی هم در دریافت و شناخت درست این پیام ها به فرد کمک می کند و هم در ارسال به هنگام و متناسب آنها تعیین کننده است.
برای نمونه زیگموند فروید روانکاو اتریشی در خاطرات خود تعریف می کند یکی از بیمارانش در حالیکه بطور ناخودآگاه حلقه ازدواج را از انگشت خود در می آورد و آن را به انگشت می کرد، به طور کلامی ادعا می کرد که از ازدواج خود راضی است، از آنجایی که فروید مفهوم این حرکت ناخودآگاه را می دانست زمانیکه مشکلات ازدواج آن فرد پدیدار شد، تعجب نکرد.

تحقیقات نشان می‏ دهد وقتی کلمات با حرکات بدن متضاد باشد، افراد بیشتر آنچه را که گفته می ‏شود، نادیده می ‏گیرند و در مقابل به اشاره غیرکلامی، خلق و خو، افکار و هیجان‏ ها، اهمیت بیشتری می‏ دهند.

منبع: ایرنا

نتایج بررسی های محققان آلمانی نشان می دهد که افکار شما می تواند بر روی مغزتان تاثیر گذاشته و حتی آن را به صورت فیزیکی تغییر دهد.

 و به نقل از خبرگزاری مهر، تحقیقات یادشده حاکی است که یک ساعت آموزش و تلاش برای تغییر افکار از طریق یک رابط کاربری رایانه ای قابل اتصال به مغز می تواند تغییرات اساسی در مغز انسان به وجود آورد.

مطالعه جدید یادشده که بر روی مغز تعدادی از افراد داوطلب صورت گرفته نشان می دهد که تحریک افکار و آموزش مغز با استفاده از رابط های کاربری پیچیده مرتبط کننده مغز و رایانه تغییراتی در مرکز مرتبط با بینایی مغز به وجود می آورد.

بر همین اساس هر چه میزان استفاده از رابط کاربری مذکور افزایش یابد، تغییرات فیزیکی بخش مرتبط با بینایی در مغز افزایش یافته و این امر بر روی توانایی های شناختی مغز تاثیر مثبتی می گذارد.

به گفته دکتر تیل نیرهاوس از موسسه مکس پلانک دیگر تردیدی وجود ندارد که تمرینات فشرده برای افزایش قابلیت های مغز باعث بیشتر شدن انعطاف پذیری و توانمندی آن می شود. این بدان معناست که مغز انسان در برابر محرک های بیرونی که دریافت می کند واکنش های سریع تر و دقیق تری نشان می دهد. محققان معتقدند ایجاد چنین تغییراتی در مغز انسان در آینده زمینه را برای افزایش هوش و توانمندی های حواس مختلف بشر فراهم می کند.

دانشمندان برای اولین بار، مکانیزمی که باعث منظم شدن امواج ریتمیک مغز می‌شوند را شناسایی کرده‌اند. این امواج، نقشی کلیدی در دائمی شدن خاطرات ما دارند. بر اساس این تحقیقات، خاطرات تحت تاثیر یک فرآیند تثبیت، دائمی شده و قوی‌تر‌ می‌شوند. امواج مغزی در این فرآیند نقش مهمی بازی می‌کنند.
 
این تحقیقات نشان می‌دهند، ضریب مقاومت موج (SWR) که یکی از امواج موثر در تثبیت خاطرات است، تحت تاثیر مهار سیناپسی می‌باشد. این امواج به مغز کمک می‌کنند، تا انسان بتواند هر آنچه تجربه کرده یا یاد گرفته است را به سرعت به خاطر بیاورد.
SWR یکی از سه موج اصلی مغز است، که از ناحیه‌ی هیپوکامپوس نشأت می‌گیرد و نقشی کلیدی در ساخت خاطرات دارد. پیتر جوناس، استاد مرکز علوم و تکنولوژِی اتریش می‌گوید: «نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد، مهارهای سیناپسی که بسیار دقیق زمانبدی شده‌ اند، تولید کننده‌ی امواج SWR هستند.»
 
دراین آزمایش که بر روی موش‌‌ها انجام شده است، هدف پیدا کردن مکانیزم ‌امواج ‌SWR بود، تا مشخص شود این امواج از طریق تحریک یا از طریق مهار در نقاط اتصال سلول‌های مغزی یا همان سیناپس‌ها تولید می‌شوند. نتایج حاکی از آن است که هم فرکانس رخداد مهاری و هم فرکانس رخداد تحریکی در سیناپس، در طی SWR افزایش می‌یابد. اما مشاهده شد، که در حین تولید SWR، مهار سیناپسی بر تحریک سیناپسی غالب شده و آن به این معنی است که مهار سیناپسی عامل شکل‌گیری تناوب و شکل امواج SWR است.
 
در آخر، محققان نورن‌هایی را شناسایی کرده‌اند، که خروجی مهاری به نورون‌های دیگر می‌فرستند و به طور عمده مسئول ایجاد امواج SWR هستند. جیان گان دانشجوی پست دکترا در دانشگاه IST اتریش، در مقاله‌ایی که در مجله‌ی نورن منتشر کرده می‌گوید: «مهار، زمان‌بندی دقیق شلیک عصبی را تضمین می‌کند و در تثبیت حافظه و دائمی شدن خاطرات بسیارحیاتی است.»
 
 
منبع: مجله علمی ایلیاد
 

 نتایج یک مطالعه جدید نشان داد کودکانی که مدت زمان زیادی را در جلوی نمایشگر تلویزیون و گوشی‌های هوشمند می‌گذرانند، به تغییرات ساختاری در مغز دچار شده و در مقایسه با هم سن و سالان خود در امتحانات نمرات پایین‌تری می‌گیرند.

 و به نقل از ایرنا، پژوهشگران مرکز پزشکی بیمارستان اطفال سینسیناتی در تحقیقات اخیر خود دریافتند یکپارچگی ساختاری در بین اتصالات موجود در ماده سفید (white matter) مغز کودکانی که به طور روزانه بازه‌های زمانی طولانی را در برابر نمایشگرهای تلویزیون، تبلت، گوشی‌های هوشمند و یارانه می‌گذرانند، در مقایسه با سایرین کمتر است.

این تیم تحقیقاتی برای اثبات فرضیه تاثیر منفی استفاده طولانی مدت از این دستگاه‌ها بر روی مغز کودکان، مغز ۴۷ کودک سالم بین ۳ تا ۵ سال را مورد بررسی قرار دادند. در جریان این تحقیقات، کودکانی که در طول روز مدت زمان زیادی را به استفاده از این دستگاه‌ها اختصاص می‌دادند، یکپارچگی ساختاری کمتری را در بین اتصالات موجود در ماده سفید مغز خود نشان داده و در تست‌های مربوط به مهارت‌های لغوی و خواندن و نوشتن امتیازات پایینتری کسب کردند.

جان هاتن مولف ارشد این پژوهش با اشاره به افزایش روزافزون مدت زمانی که کودکان در خانه و مدرسه به کار کردن با این دستگاه‌ها می‌گذرانند، می‌گوید: یافته‌های این پژوهش بر اهمیت درک پیامدهای چشم دوختن‌های طولانی مدت به صفحه دستگاه‌های الکترونیک بر مغز به ویژه در کودکان تاکید می‌کند تا والدین و سیاست‌گذاران بتوانند محدودیت‌های لازم را برای زمانی که به این کار اختصاص داده می‌شود، اعمال کنند.»

آکادمی پزشکی اطفال آمریکا(AAP) توصیه می‌کند تا زمان خیره شدن به نمایشگرهای وسایل الکترونیک در طول روز به یک ساعت محدود شده و در زمان‌ها و مکان‌های خاصی چون به هنگام صرف غذا یا در اتاق خواب ممنوع شود.

محققان دانشگاه ایالت میشیگان، امواج ذهنی کودکان را زیر نظر گرفتند تا ببینند چقدر به اشتباهاتشان خودشان توجه می‌کنند. یافته‌های پژوهش جدیدی نشان می‌دهد کودکانی که فکر می‌کنند با سخت‌کوشی می‌توانند باهوش‌تر شوند، از آنهایی که فکر می‌کنند سطح هوش‌شان غیرقابل تغییر است، احتمال بیشتری وجود دارد که بعد از شکست‌هایشان، دوباره روی پای خود بایستند.
محققان اعتقاد دارند، علت این اتفاق این است که کودکانی که دارای این ذهنیت هستند که هوش قابل تغییر است، نسبت به کودکانی که فکر می‌کنند هوش تغییرناپذیر است، بیشتر بر روی اشتباهات و مشکلات تمرکز می‌کنند. محقق پژوهش «هانس شرودر»، دانشجوی دکترای روان‌شناسی دانشگاه ایالت میشیگان می‌گوید: «پیامد اصلی این مطالعه این است که باید به دقت، به اشتباهاتمان توجه کرده و از آن‌ها به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری بهره ببریم.»
در این تحقیق پژوهشگران ابتدا با ۱۲۳ کودک با متوسط سنی ۷ سال، برای تعیین این‌که ذهنیت مترقی یا ذهنیت ثابت دارند، مصاحبه کردند. از کودکان سوالاتی از این دست پرسیده شد: «بچه‌ای رو تصور کن که فکر می‌کنه همیشه می‌تونه باهوش و باهوش‌تر بشه. چقدر باهاش موافقی؟»
پس از آن محققان در حالی‌که کودکان تکلیفی را روی کامپیوتر انجام می‌دادند که در آن باید هنگام دیدن تصاویر مخصوصی کلید فاصله کیبورد را می‌فشردند، امواج مغزی‌شان را مورد بررسی قرار دادند. پژوهشگران پاسخ‌های مغزی با فاصله‌ی نیم‌ثانیه، از وقتی که کودکان در این فعالیت مرتکب اشتباهی می‌شدند، را تحلیل کردند. محققان بیان داشتند: «در کل، پاسخ مغزی بزرگتر به این معنا است که فرد بیشتر به اشتباهش توجه می‌کند.»
یافته‌های این تحقیق نشان داد کودکانی با ذهنیت مترقی، در مقایسه با کودکان دارای ذهنیت ثابت، بیشتر احتمال دارد پس از اشتباه کردن پاسخ مغزی بزرگتری داشته باشند. محققان می‌گویند این امر نشان می‌دهد کودکانی که ذهنیت مترقی دارند، بیشتر به اشتباهاتشان توجه می‌کردند. علاوه بر آن این پژوهش مشخص کرد، کودکانی با این ذهنیت در مقایسه با کودکان دارای ذهنیت ثابت به احتمال بیشتری پس از ارتکاب اشتباه، دقت خود را در انجام تکلیف بهبود بخشیدند.
این پژوهش همچنین نشان داد که کودکان با ذهنیت ثابت هم می‌توانستند دقت‌شان در انجام تکلیف را افزایش دهند؛ اما به شرطی که به دقت به اشتباهاتشان توجه می‌کردند. این یافته‌ها می‌تواند پیامدهایی کاربردی برای والدین و معلمان داشته باشد. محققان اظهار داشتند: «دلداری دادن کودکان وقتی که مرتکب اشتباه می‌شوند ظاهراً واکنشی طبیعی است؛ اما انجام این کار از طریق بعضی راه‌ها ممکن است حواس کودکان را از درس گرفتن از اشتباهشان پرت کند. به جای نادیده گرفتن اشتباهات کودکان، والدین و معلمان می‌توانند به آن‌ها این نصیحت را بکنند که اشتباهات اتفاق می‌افتند، پس بیا توجه کنیم و ببینیم کجای کار اشتباه شد و حلش کنیم.» این پژوهش در روز ۱۶ ژانویه ۲۰۱۷ به طور آنلاین در مجله Developmental Cognitive Neuroscience منتشر شده است.
 
 
منبع: مجله علمی ایلیاد

لیلا شقاقی متخصص روانشناسی درباره کودکان اظهار کرد: داشتن دوستان خیالی برای  کودکان  در مراحل ابتدایی رشد، عادی  خواهد بود.  ۶۵ درصد از کودکان در سن هفت سالگی دوست خیالی داشته‌اند. اولین زمان برای داشتن دوستان خیالی بین ۳ تا ۱۱ سالگی است. حضور دوستان خیالی نباید باعث نگرانی والدین شود، آنچه که مهم است این است که چه چیزی باعث می‌شود کودکان این شخصیت‌ها را بسازند یا اینکه چرا بعضی از بچه‌ها آنها را اختراع می‌کنند و برخی دیگر این کار را نمی‌کنند. ساختن دوست خیالی یک بخش هنجاری رشد است. همه کودکان دوست خیالی ندارند و دوست خیالی کودکان  نشانه‌ای از هوش اضافی آن ها  نخواهد بود.

وی در ادامه افزود: دوست خیالی نشانه رشد هوش اجتماعی در یک کودک است. روابط با موجودات تخیلی نیاز کودک به دوستی را برآورده می‌کند که در بین فرزندان اول و یا تک فرزندان متداول‌تر است. تحقیقات نشان داده است بچه‌هایی که دارای دوستان خیالی هستند با آن ها رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند، در بزرگسالی خود خلاق‌تر از کودکانی می‌شوند که دوست خیالیشان ثابت است و تغییری نمی‌کند. دختران کوچک معمولاً با همراهان خیالی خود، که اغلب شکل حیوانات کودک یا انسان های کودک هستند، نقش مهربانی و معلمی را بر عهده می‌گیرند.  دوستان خیالی پسرهای کوچک اغلب شخصیت‌هایی مانند ابرقهرمانان یا موجوداتی با قدرت هستند که از آن‌ها شایستگی بیشتری دارند.

شقاقی بیان کرد: دوستان خیالی به بچه ها کمک می‌کنند تا سه نیاز اساسی روانشناختی مانند صلاحیت، ارتباط و استقلال را که در تئوری خودمختاری تعیین شده است را برآورده می کنند. کودکان وقتی نقش رهبری را با همراهان خیالی خود بر عهده می‌گیرند، احساس صلاحیت می‌کنند. کودکان به همان روشی که با دوستان واقعی در ارتباط هستند با موجودات خیالی ارتباط برقرار می‌کنند و به بچه‌ها اجازه می‌دهند موقعیت‌های اجتماعی را با عواقب صفر شبیه‌سازی کنند. دوستان خیالی استقلال کودک را تسهیل می‌کنند. دوستان خیالی حس کنترل را به بچه‌ها می‌دهند. بچه‌ها آنها را مجاب می‌کنند، با آنها داستان می‌سازند تا مورد حمله دیگران قرار نگیرند. اما این می تواند برای والدین بسیار ناامید کننده باشد.

وی متذکر شد: هر چند بیشتر والدین نسبت به خیالبافی‌های فرزندشان آگاهند و آن را به‌عنوان بخشی از زندگی او پذیرفته‌اند، اما پذیرش یک دوست خیالی و نامرئی کار چندان آسانی نیست، به خصوص  کودکان با تمام وجود از آن موجود خیالی که گاهی اوقات با اسامی‌ عجیب و غریب نیز نامیده می‌شود، دفاع کرده و دوست دارند که والدین نیز او را یکی از افراد خانواده بدانند و باور داشته باشند. نحوه ی برخورد با این مسئله باید به گونه ای باشد که نه تمرکز زیاد صورت گیرد و کودک را به این کار تشویق کرد و نه به صورتی تند و تهدیدآمیز با کودک برخورد کرد.

ساعت20 پنج شنبه //////

شقاقی تأکید کرد: هرگز نباید کودک را به علت داشتن دوست خیالیش مسخره کرد و باید اجازه داد کودک آرام آرام از طریق وسعت دادن به فعالیت های اجتماعیش و ایجاد رابطه با دوستان واقعی تجربه های جدید را کسب کند. اکثر کودکان در حدود ۵ سالگی دوست خیالیشان را کنار می گذارند. گاهی ایجاد دوستان خیالی برای کودکان می تواند دلایلی داشته باشد، که از آن جمله می توان به تولد خواهر یا برادر جدید، کارهای اضطراب آور مثل رفتن به مهدکودک یا تغییر محل زندگی، از دست دادن والدین اشاره کرد. دوستان خیالی معمولا اعتماد به نفس و شجاعت کودک را در مقابله با تجربه ها جدید افزایش می دهند. در نهایت منجر به بهبود روند رشد در کودک می شوند.

 

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان