روزنه

روزنگاری های من

روزنه

روزنگاری های من

مشخصات بلاگ

آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کار ها زیبا تر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد

"مجتبی کاشانی"

نما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوه و اتی الزکوه و لم یخش الا الله همزمان با دهه ولایت و امامت مسجد جامع واریش که از سال ۹۲ جهت نوسازی و مقاوم سازی تخریب گردیده بود مجددا نوسازی و توسط خیرین مسجد ساز ،حاج آقای میرشاه ولد رئیس امور مساجد ، خانواده محترم شهدا ، اهالی روستای واریش و سایر مسئولین لشگری و کشوری افتتاح و به بهره برداری رسید. مسجد جایگاه انسان های پاک نهاد و نیکوسرشت است، مسجد پایگاه عابدان، عارفان، پرهیزگاران و رستگاران است. مسجد محل عبادت و مناجات و راز و نیاز با وجود ذی جود است. مسجد مرکز تهذیب نفس و تنویر قلب و تزکیه ی روح است. مسجد بهترین مکان جهت تعلیم و تربیت معنوی هر انسان است و به گونه ای است که ذات اقدس برای این مکان مقدس، تقدس خاصی قایل شده است. فرمانده و بسیجیان پایگاه مقاومت بسیج میثم از اینکه با بهره گیری از فیض لایتناهی الهی با همت و حمیت وسیع و وثیق ( با مشارکت و معاضدت مالی ، معنوی، فیزیکی، اندیشه ای ) در ساخت مسجد امام حسین ( ع ) واریش با حس همسویی و همگرایی، سخاوتمندانه و کریمانه اهتمام ورزیده اید؛ سپاسگزاری نموده و به شکرانه ی این توفیق الهی و به پاس این عمل صالح و پسندیده، از تمامی شما عزیزان صمیمانه قدردانی و تشکر می نمایند. با امید و توکل به خداوند متعال و با تکیه بر اشاعه و توسعه ی این کار خداپسندانه ، توفیق رفیق و طریق و تکامل معنوی و معرفتی ایجاد و این الگوی بایسته در سطح جامعه تعمیم و تکثیر یابد.



در آستانه عید سعید قربان و با همت بنیاد خیریه تات،مجموعه ورزشی شهدای ایزدشهر با مساحت کلی 15هزارمتر مربع افتتاح شد.

در آیین افتتاحیه این ورزشگاه، نماینده بنیاد تات ضمن اشاره به اهمیت ورزش کشتی در استان مازندران گفت: این بنیاد نگاه ویژه ای به موضوع ورزش و سلامت دارد و انجام خدمات گسترده عمرانی ، خدماتی و... در سراسر کشور نشان از توجه ویژه بنیاد تات به این امور دارد.

دکتر جمشید اثنی عشری افزود: در همین راستا این پروژه در یکی از شهر های استان مازندران به عنوان پایتخت کشتی ایران و با هدف افزایش روحیه پهلوانی و تقدیر از ورزشکاران و جوانان مستعد مازندرانی به اجرا درآمد.

اثنی عشری گفت: این مجموعه با هزینه ای بالغ بر 12 میلیارد تومان ساخته شده و داری یک سالن استاندارد 3800 متری مربعی است که برای ورزشهای توپی ( فوتسال، والیبال، بسکتبال ، هندبال و...) و همچنین کشتی و سایر رشته های رزمی و بدنسازی قابل استفاده است.

اثنی عشری گفت :بنیاد خیریه تات فعالیت های متنوع و گسترده ای دارد که این مجموعه تنها بخشی از فعالیتهای ما می باشد. در حوزه بیماریهای صعب العلاج نیازمندان و... افراد زیادی را تحت پوشش دارد و خدمات رسانی هم می کند.

نماینده بنیاد خیریه تات افزود:ما هم اکنون در سطح استان مطالعاتی در شرف انجام داریم که بوقت آن از طریق اصحاب رسانه اطلاع رسانی خواهیم نمود. به حول قوه الهی در حال حاضر مشارکت سازمان های مردم نهاد و بخش خصوصی بسیار بیشتر و فعال تر از قبل شده وبزودی شاهد اتفاقات شایسته ای خواهیم بود.

نمودار رشد سالیانه اپل پس از بازگشت جابز. استیو در سال 1985 از شرکت "اپل" اخراج شده بود

روح من در جهت تازه اشیا جاری است ،
روح من کم سال است،
روح من گاهی از شوق ،
سرفه اش می گیرد.
روح من بیکار است‌ ،
قطره های باران را ، درز آجرها را ، می شمارد.
روح من گاهی ، مثل یک سنگ سر راه ،
حقیقت دارد ...

 معمولا یک نفر را می‌‌شناسیم که میلیون‌ها ایده کسب‌وکار در ذهن دارد. در مهمانی‌ها او را می‌بینیم که یکی از مهمانان را در گوشه‌ای گیر آورده و در حال معرفی آخرین ابتکارش است. در فیسبوک دائما نقل‌قول‌هایی از آنتونی رابینز می‌آورد. اگر خودتان را یک کارآفرین نمی‌دانید و یا می‌دانید، شاید تعجب کنید که: چه چیزی افراد را ترغیب می‌کند که کسب‌وکار خودشان را شروع کنند؟ آیا حتما باید تیپ شخصیتی خاصی داشته باشید که بتوانید این کار را انجام دهید یا اینکه همه ما توانایی‌های بالقوه برای تبدیل خود به یک کارآفرین موفق را داریم؟

افرادی که کسب‌وکار خودشان را شروع می‌کنند معمولا در چهار تیپ قرار می‌گیرند. برخی از این افراد به طور کلیشه‌ای در دسته مؤسس و بنیانگذار قرار می‌گیرند درحالیکه دیگران کمی غیرقابل‌انتظارترند. با این حال همه چهار تیپ می‌توانند کارآفرینان موفقی باشند البته اگر بدانند که چگونه کسب‌وکارهایی را خلق کنند که با توانمندی‌هایشان در یک راستا باشد.

https://www.taraznews.com/sites/default/files/styles/orginal_size/public/content/images/story/92-12/04/url_0.jpg?itok=Mj-G0Bbe

تصور کنید محصولی مشخص، مثل یک مدل کیف چرمی تولید می‌کنید و با انتخاب رنگ‌ها متنوع توانسته‌اید تا حدی سلیقه‌های مختلف را پوشش دهید. فرض کنید کار شما می‌گیرد و محصولتان با استقبال مواجه می‌شود. بعد از این مرحله چه کار می‌کنید؟ ممکن است مدل‌های مختلفی از کیف دستی تولید کنید. بازار از محصول شما استقبال می‌کند و شما باز هم به فکر توسعه کسب‌وکار خود می‌افتید. این‌بار ممکن است به تولید کیف پول، کیف کوله و کیف کمری بپردازید. شاید بعدها کمربند، کفش و لباس هم عرضه کنید. اما چقدر احتمال دارد که محصول بعدی شما میز تلویزیون باشد؟ به همین کاری که شما برای توسعه کسب‌وکار خود می‌کنید متنوع‌سازی (diversification) می‌گویند. روش‌های مختلفی برای متنوع‌سازی وجود دارد. روش‌هایی که توضیح می‌دهد آیا محصول بعدی شرکت شما می‌تواند میز تلویزیون باشد، یا خیر؟

اهداف متنوع‌سازی
متنوع‌سازی مدلی است برای توسعه یک شرکت با ارائه محصولات و خدمات متنوع. وقتی شما فقط یک محصول، مثل انواع و اقسام کیف‌های کوله تولید می‌کنید، دیر یا زود متوجه می‌شوید که به یک حد اشباع (saturation) رسیده‌اید. در این حالت با یک سرمایه‌گذاری زیاد، تنها می‌توانید به میزانی اندک بازار خود را توسعه دهید. اما در یک بازار جدید، مثل بازار کفش، با همان مقدار سرمایه‌گذاری می‌توانید سود قابل توجهی کسب کنید.

کیف تولید چرم بازار متنوع


پرﻓﺴﻮﺭ ﺣﺴﺎﺑﯽ می گفت:
ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ی ﺗﺤﺼﻴﻼﺗﻢ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ، ﺩﺭ ﻳک ﻛﺎﺭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺑﺎ یک شخصی ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﻭ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﻓﻴﻠﻴﭗ، ﻛﻪ نمی شناختمش ﻫﻤﮕﺮﻭﻩ ﺷﺪﻡ.

ﺍﺯ ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﻓﻴﻠﻴﭗ ﺭﻭ میشناسی؟
ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻩ، ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮﻱ ﻛﻪ ﻣﻮﻫﺎﻱ ﺑﻠﻮﻧﺪ ﻗﺸﻨﮕﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺭﺩﻳﻒ ﺟﻠﻮ ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ.
گفتم: ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﻛﻴﻮ ﻣﻴﮕﻲ.

ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺵ ﺗﻴﭗ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻴﻜﻲ ﺗﻨﺶ ﻣﻴﻜﻨﻪ.

ﮔﻔﺘﻢ: بازم نفهمیدم ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﻛﻴﻪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮﻱ ﻛﻪ ﻛﻴﻒ ﻭ ﻛﻔﺸﺶ رو ﻫﻤﻴﺸﻪ با هم ﺳﺖ میکنه.
:ﺑﺎﺯﻡ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻛﻲ ﺑﻮﺩ!
ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ تن ﺻﺪﺍﺷﻮ ﻳﻜﻢ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻓﻴﻠﻴﭗ ﺩﻳﮕﻪ، ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻲ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﻭﻳﻠﭽﻴﺮ ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ...

ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻛﻴﻮ ﻣﻴﮕﻪ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺎﻭﺭﻱ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ...
ﺁﺩﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﻔﻲ ﻭ ﻧﻘﺺ ﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻛﻨﻪ!

ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﻣﺜﺒﺖ ﺩﻳﺪﻥ. با خودم گفتم، ﺍﮔﺮ ﻛﺎﺗﺮﻳﻦ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﻓﻴﻠﻴﭗ ﻣﻴﭙﺮﺳﻴﺪ ﭼﻲ ﻣﻴﮕﻔﺘﻢ؟ ﺣﺘﻤﺎ ﺳﺮﻳﻊ می گفتم: ﻫﻤﻮﻥ ﻣﻌﻠﻮﻟﻪ ﺩﻳﮕﻪ.(همون ویلچریه )

ﻭﻗﺘﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﻳﺪگاه ﺧﻮﺩﻡ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﺮﺩﻡ، ﺧﻴﻠﻲ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻛﺸﻴﺪﻡ.

حالا ما چه دیدگاهی نسبت به اطرافیانمون داریم؟
مثبت یامنفی؟

مردی در قاهره خواب میبیند که برای رهایی از فقر باید به اصفهان برود و آنجا بخت خود را آزمایش کند. او عازم اصفهان می شود, داروغه ی شهر دستگیرش می کند و او ماجرای خوابش را تعریف میکند. داروغه به طعنه میگوید؛ مردک من سه بار خواب دیدم که در حیاط خانه ای در قاهره در جوار درخت انجیر و .. گنجی نهفته است و هیچکدام را جدی نگرفته ام, آنوقت تو این یاوه ها را جدی گرفته ای؟! سپس به او پولی میدهد و میگوید گورت را گم کن و دیگر اینجا نبینمت. مرد قاهره ای به دیار خود بازمیگردد, پای درخت انجیری که در حیاط خانه اش است را میکند و گنج را صاحب میشود.
بورخس این داستان را تعریف میکند تا عبارت کافکا برای ما تداعی شود؛ امید فقط برای ناامیدان وجود دارد. برای کسانی که هیچ چیز ندارند, برای ناامیدانی که محکوم به امیدواری هستند. آنان که چاره ای جز امیدوار بودن ندارند.
داستان بورخس مرزها را در می نوردد, از قاهره به اصفهان و از خیال تا واقعیت. تا نمونه ی درخشانی باشد از رءالیسم جادویی. حکایتی که واقعیت و خیال را در هم می امیزد و خاطرنشان می سازد که خوابها تعبیر می شوند مادامی که آنها را جدی بگیری. رویا ها محقق می شوند مادامی که آنها را فرونگذاری.
هرچند که واقعیت به گونه ای مهلک ناامید کننده است, اما از یاد نبریم که ما محکوم به امیدواری هستیم. مارکس در نامه ای به یکی از دوستانش می نویسد؛ شرایط نومیدوار جامعه ای که در آن زندگی میکنم, مرا آکنده از امید می سازد