جامعه دو قطبی لنگرگاهی برای شهروند عادی ندارد
یک روزنامهنگار نوشت: اخیرا یکی از نزدیکان با من صحبت میکرد که توان تحمل این حد از تنش را نداریم. هر آن منتظر واقعهای هستیم. صبحها با ترس و نگرانی بیدار میشویم. دخترم با ترس و لرز تلفنهمراهش را روشن و گریه میکند.
عباس عبدی روزنامهنگار در روزنامه شهروند نوشت:
چندی پیش در متنی توضیح دادم که تحمل این حد از تنش روانی برای مردم عادی که سهل است، برای فعالان سیاسی نیز قابل تصور نیست. پیشتر نیز با کمکگرفتن از یک مفهوم در فیزیک و مکانیک؛ یادداشتی را با عنوان «خستگی اجتماعی» در شرح همین نکته مهم نوشته بودم. اکنون میبینیم که تعدادی از کارشناسان این حوزه بیانیهای را امضا کردهاند که نسبت به وضع تنشآمیز جامعه از حیث روحی و روانی هشدار دادهاند؛ و این هشداری جدی است.
میزان مراجعات مردم به مشاورههای روحی و روانی طی دوماه گذشته افزایش یافته است. بخشی از این افراد دچار عوارض روحی و روانی شدهاند. ممکن است پرخاشگر یا گوشهگیر شوند. عوارض روانی در روابط خانوادگی و شخصی ایجاد اختلال میکند و دیگران را نیز دچار مشکل خواهد کرد. اخیرا یکی از نزدیکان با من صحبت میکرد که توان تحمل این حد از تنش را نداریم. هر آن منتظر واقعهای هستیم. صبحها با ترس و نگرانی بیدار میشویم. دخترم با ترس و لرز تلفنهمراهش را روشن و گریه میکند.
گزارشها نشان میدهد در مناطقی که در آبانماه اعتراضات زیاد بود، مراجعه به مشاور برای رسیدن به تعادل روحی و روانی زیاد شده است. مردم با اینگونه مسائل فقط در یک جبهه مواجهه ندارند، بلکه نگاه آنان به آیندهای است که همراه با امیدواری نیست؛ مسأله تورم و مشکل تأمین معاش و نیازهای روزمره از خوراک و بهداشت گرفته تا مسکن و حملونقل، مسأله ناامنی و افزایش مشکلات رفتاری در عرصه اجتماعی نیز موجب خراش روحی و روانی آنان شده است.
اخیرا فیلم کوتاهی دیدم که بهظاهر مربوط به شهر شهریار در نزدیکی تهران بود. در این فیلم وسط خیابان و روز روشن و با وجود ترافیک، حدود ۱۰ جوان با شمشیر و چماق به جان یکدیگر افتاده بودند و بیرحمانه یکدیگر را میزدند و مردم نیز درحال فرار از معرکه بودند. چنین تصاویری چنان آزاردهنده است که حد و اندازه آن قابل تصور نیست.
مشکل دیگر قطبیشدن شدید جامعه است؛ اینکه در فاصلههای کوتاهی از حوادث آبان به ترور سردار سلیمانی و مراسم تشییع آن شهید و سپس حوادث کرمان و حمله به پایگاه آمریکا و سپس سقوط هواپیما و اعتراضات پس از آن و اکنون تشدید تنش در روابط خارجی برسیم، حکایت از وجود دوقطبیهای خطرناکی است که در دل جامعه وجود دارد.
سخنانی که برخی از افراد در صداوسیما زدهاند و دیگران را دعوت به رفتن از کشور میکنند، یا اعتراضات هنرمندان و تحریم برنامههای رسمی و نیز پاسخهای متقابل به آنها، جملگی نشانگر آن است که جامعه درحال قطبیترشدن است.
جامعه دو قطبی مُخِّل آرامش روحی و روانی است و لنگرگاهی برای شهروند عادی ندارد. او را از وضع معمول خارج و مجبور میکند که به سوی یک قطب برود و خود را در شرایط ستیز با قطب مخالف قرار دهد، و اگر در میانه بماند، از سوی هر دو قطب تهدید خواهد شد. این وضع امنیت خاطر را از فرد سلب میکند و فشارهای روحی و روانی را افزایش میدهد. مشکلات روانی برای جامعه و فرد خطرناکتر از مشکلات و بیماریهای جسمی است. از کنار آنها ساده نباید گذشت.
- ۹۸/۱۱/۰۲