سرمایه
سرمایه ، واژه آشنایی است که بارها و بارها آن را شنیده ایم و شاید با تأمّل و تعقّل و یا ساده و بی تفاوت از آن گذر کرده ایم؛ اما باید بدانیم سرمایه ، معنای گسترده تری از آنچه ما می اندیشیم دارد . سرمایه ، فقط شامل مال و ثروت و پول و دارایی نمی شود ، بلکه توانایی ها ، استعدادها ، علاقه مندی ها و حتی بینش یک فرد نیز جزو سرمایه های او به شمار می رود؛ سرمایه هایی که برای یافتن آنها باید درکی عمیق و بینشی وسیع داشت .
یکی از سرمایه های مهم هر جامعه ای که از مؤلفه های اساسی و مؤثر در توسعه و ثبات آن کشور محسوب می شود ، سرمایه اجتماعی است ؛ سرمایه ای که زیر بنای توسعه فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی یک کشور است . اهمیّت این سرمایه ، به میزانی است که از آن به عنوان ثروت نامرئی یک کشور یاد می کنند و از رهگذر این سرمایه حیاتی است که انسجام ، اعتماد متقابل و حسن اطمینان و همبستگی در جامعه فراهم می شود و هر گونه کاهش در آن ، منجر به کاهش مشارکت های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی شهروندان می شود و همچنین رشد آسیب ها و جرایم اجتماعی ، بی اعتمادی ، یأس و نا امیدی و احساس محرومیت نسبی و بسیاری از ناهنجاری ها نتیجه تقلیل سرمایه اجتماعی است .
تعریف سرمایه اجتماعی
همان گونه که اشاره شد ، سرمایه اجتماعی ، یکی از مؤلفه های اساسی در توسعه و ثبات یک کشور است ؛ امّا در مورد این مفهوم اجتماعی ، تعاریف گوناگونی نیز ارائه شده است . بانک جهانی ، سرمایه اجتماعی را به عنوان «ثروت نامرئی یک کشور» در نظر می گیرد و آن را در بر گیرنده نهادها و روابط و هنجارهایی می داند که تعاملات اجتماعی را شکل می دهند .
سرمایه اجتماعی ، مفهومی است که در بسیاری از موارد ، توسط تحلیلگران اجتماعی برای توضیح طیف وسیعی از فرآیندهای اجتماعی به کار می رود . امّا در جامع ترین تعریف می توان گفت : «سرمایه اجتماعی ، مجموعه منابعی است که در ذات روابط خانوادگی و در سازمان های اجتماعی جامعه وجود دارد و بر رشد شناختی و یا اجتماعی افراد ، مؤثر است» . اصطلاح سرمایه اجتماعی ، به پیوندها و ارتباطاتِ میان افراد جامعه به عنوان منبع باارزشی اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل ، موجب تحقّق اهداف جامعه می شوند .
سرمایه اجتماعی را می توان یک مفهوم مرکب دانست که دارای «ساختار» ، «محتوا» و «کارکرد» است . سرمایه اجتماعی مانند شکل های دیگر سرمایه ، مولّد است و دستیابی به اهداف را تسریع می بخشد . اهمیّت این سرمایه ، تا جایی است که آن را مکمّل «سرمایه انسانی» می دانند و حتی از سرمایه انسانی ، به عنوان ابزاری برای رسیدن به «سرمایه اجتماعی» یاد می کنند .
سرمایه اجتماعی ، زیربنای توسعه اقتصادی
از سرمایه اجتماعی ، به عنوان زیربنای توسعه اقتصادی هر جامعه یاد می کنند . اهمیّت سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی در یک جامعه ، تا حدّی است که می توان آن را در شکوفایی اقتصاد تمام جوامع توسعه یافته به طور آشکاری مشاهده کرد .
سرمایه اجتماعی را در اقتصاد هر کشور می توان در اعتمادپذیری و روحیه همکاری میان نیروهای انسانی برای رسیدن به اهداف اقتصادی جامعه تعریف کرد .
سرمایه اجتماعی ضمن شکل دهی به مجموعه قواعد و قوانین اخلاقی و رفتاری هر جامعه ، به رفتار افراد نیز شکل می دهد و کمک می کند تا سرمایه انسانی و سرمایه مادی و اقتصادی بتوانند با هم و در تعامل با یکدیگر ، به رشد و پویایی دست یابند .
سرمایه اجتماعی با استفاده از همانندی ها و همسانی های افراد جامعه از جهات گوناگون ، باعث ایجاد روحیه اعتماد متقابل می شود و در خدمت منافع اقتصادی قرار می گیرد و بستر و فضایی ایجاد می کند که ضمن کاهش هزینه های استفاده از نیروهای انسانی ، تعامل بین آنها نیز افزایش یابد .
سرمایه اجتماعی با قواعد و ارزش های اخلاقی و رفتاری خود در حوزه اقتصاد ، افراد را مقیّد می کند تا در گروه های مختلف اجتماعی با هم به تعامل ، مبادله و تصمیم گیری بپردازند .
می توان از واژه هایی مانند : اعتماد ، امانتداری ، نیکوکاری ، خیّر بودن ، صداقت و توجه به ارزش های مذهبی در کسب و کار ، به عنوان سرمایه های اجتماعی در حوزه اقتصاد یاد کرد که اگر در رفتارها و قواعد و مبادلات اقتصادی و هنجارهای آن حاکم شود ، می تواند به شکوفایی و پیشرفت اقتصاد کمک نماید؛ زیرا وجود عاملی به نام اعتماد ، موجب شکل گیری گروه هایی می شود که با اطمینان به یکدیگر ، در حوزه اقتصاد جامعه فعالیّت می کنند .
امّا بعد از اعتماد می توان از خلاقیّت و نوآوری توسط نیروهای انسانی ، به عنوان یک سرمایه مهم اجتماعی دیگر ، یاد کرد . رشد و توسعه اقتصادی ، نیازمند خلاقیّت است و مطالعات اقتصادی نشان می دهد که بخش اعظمی از رشد و توسعه اقتصادی هر کشور ، با استفاده از این ثروت نهفته ، شکل گرفته است . رشد ابداعات و خلاقیّت و نوآوری در بهره وری اقتصادی ، نقش دارد و باعث می شود از سرمایه های دیگر کشور در حوزه اقتصاد ، به نحو مطلوب و مؤثرتری استفاده شود .
امّا متأسفانه با وجود تمام موفقیّت ها، مبحث «سرمایه اجتماعی» نتوانسته است جایگاه شایسته خود را در حوزه اقتصاد پیدا کند و هنوز شاخص فراگیری که بتواند میزان سرمایه اجتماعی و تحولات آن را اداره کند ، در دسترس نیست . سرمایه اجتماعی ، یک متغیّر چند وجهی است و لازم است که این عامل مهم و زیربنایی در حوزه اقتصاد ، هر چه بیشتر شناخته شود و هر چه بهتر ، مورد بهره برداری قرار گیرد .
سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی
سرمایه اجتماعی ، ابزاری برای رسیدن به توسعه سیاسی است . در این مورد ، نوع رابطه ای که بین مردم و دولت مردان وجود دارد ، می تواند در شکل گیری مفهوم شهروندی و همچنین جامعه مدنی ، نقش اساسی ای داشته باشد . در جامعه مدنی ، نهادهای قانونمند به عنوان واسط بین دولت و مردم ، در تعدیل روابط بین آنها ایفای نقش می کنند و این موضوع ، محصول سرمایه اجتماعی است .
سرمایه اجتماعی همچنین ضمن تعدیل روابط ، به انسجام و همبستگی و حسّ اطمینان در جامعه کمک می کند و موجب مشارکت سیاسی نیروهای انسانی و حفظ روابط متقابل آنها با دولت می گردد .
مهم ترین سرمایه اجتماعی در عرصه سیاسی ، مشارکت مردم در صحنه های گوناگون سیاسی است . این سرمایه اجتماعی (یعنی حمایت مردم از دولت در صحنه های گوناگون) یکی از مصادیق بارز موفقیّت در توسعه سیاسی هر کشور است .
سرمایه اجتماعی و عوامل توسعه سیاسی
عوامل مهمی در ایجاد سرمایه اجتماعی برای توسعه سیاسی هر کشور نقش دارند که عبارت اند از :
1 . آگاهی : زمانی که افراد از ماهیت مسائل اجتماعی و سیاسی آگاه نمی شوند ، از اجتماع خود دور هستند و بنا بر این ، شناخت کافی از مسائل و نیز قدرت انتخاب و فرصت مشارکت در تصمیم گیری کلان جامعه خود را ندارند . بدین ترتیب ، توسعه سیاسی جامعه ، عملاً غیر ممکن می شود .
2 . اعتماد : زمانی که اعتماد در جامعه بالا باشد ، اساس سرمایه اجتماعی فراهم می شود؛ اما در صورت پایین بودن این اعتماد ، شکل گیری توسعه اجتماعی ، غیرممکن خواهد بود . عدم اعتماد نیز می تواند ناشی از دو عامل باشد : سابقه نامطلوب اقدامات نهادهای اجتماعی و نخبگان و دولت مردان و یا فقدان اعتماد جامعه به توانایی های خودش .
3 . مشارکت : با مشارکت افراد جامعه در سرنوشت خود و کلیه امور مربوط به خود ، سرمایه اجتماعی پدید می آید . افراد ، با چنین اقداماتی ، به پیشرفت و توسعه جامعه کمک می کنند و اگر این سرمایه اجتماعی افزایش یابد ، توسعه سیاسی کشور نیز به تدریج ، اتفاق می افتد .
سرمایه اجتماعی در حوزه فرهنگی
سرمایه اجتماعی ، زیربنای توسعه فرهنگی هر جامعه نیز محسوب می شود . بنا بر این ، برای توسعه فرهنگی هر جامعه باید سرمایه های اجتماعی این بخش ، شناخته شود و مورد بهره برداری قرار گیرد . هر چه سرمایه های اجتماعی در بخش های فرهنگی جامعه تقویت شود ، توسعه فرهنگی نیز سرعت بیشتری به خود می گیرد و از این رهگذر ، رفتار افراد جامعه و نحوه تعاملات آنها قابل پیش بینی تر می شود؛ چرا که افراد ، در چارچوب قواعد خاص فرهنگی ، رفتار می کنند و این رفتار حساب شده ، منجر به گسترش اعتماد در جامعه می شود و با افزایش قابلیت اعتماد در بخش های مختلف فرهنگی جامعه ، مناسبات اجتماعی و فرهنگی هم ، روان تر و کم هزینه تر می گردد .
روشن فکران ، دانشمندان ، پژوهشگران ، فنّاوران ، مدیران ، نویسندگان و عموم تولیدکنندگان علم در هر جامعه ای ، از سرمایه های مهم اجتماعی در حوزه فرهنگ ، محسوب می شوند که باید مورد شناسایی و حمایت و بهره برداری قرار گیرند تا آنها نیز به شکوفایی کشور کمک کنند . اگر به سرمایه های اجتماعی در بخش مهم فرهنگی ، توجه کافی معطوف نشود ، این سرمایه ها، روندی رو به نزول را طی می کنند و با سقوط این سرمایه ها ارزش های اخلاقی و حتی دینی هم تنزّل می یابند . بخش فرهنگی هر جامعه ، از مهم ترین بخش های مولّد در هر جامعه محسوب می شود . بنا بر این ، به سرمایه های اجتماعی این بخش نیز باید توجه کافی مبذول شود .
از دیگر سرمایه های اجتماعی مهم در بخش فرهنگی ، جوانان مستعد هستند که با وجود شکل گیری شخصیت آنها در فرهنگ حاکم بر جامعه ، به توسعه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعه کمک می کنند . بنا بر این ، نحوه اجتماعی شدن این سرمایه های اجتماعی در فرهنگ حاکم جامعه ، از مسائل مهمی است که باید مورد توجّه قرار گیرد تا بتوان از خلاقیّت و ابتکارات آنان در بخش فرهنگ ، اقتصاد و سیاست ، استفاده نمود .
سخن آخر
مبحث سرمایه های اجتماعی آنچنان گسترده است که شناخت ، معرفی و بیان تأثیر و تأثّر آن در ثبات توسعه و پیشرفت جامعه ، نیازمند مطالعات دقیق تر و بررسی های بیشتر است .
این مبحث ، اگر چه به تازگی به دایره واژگانی پژوهشگران اجتماعی و صاحب نظران مسائل توسعه ، راه یافته است ، اما همین مفهوم اجتماعی ، در برگیرنده معانی و مفاهیمی است که اگر به آن توجه شود ، می تواند توسعه و ثبات یک جامعه را تضمین نماید .
شناخت سرمایه های اجتماعی در بخش های گوناگون و نحوه بهره برداری از آنها ، وظیفه ای است که باید مسئولان و مدیران جامعه با تلاشی بیشتر ، به آن بپردازند و دلایل متروک ماندن بعضی از سرمایه های اجتماعی را بیابند و سعی در گسترش ، حفظ و توسعه آن داشته باشند؛ چرا که سرمایه اجتماعی ، اوّلاً زیربنای توسعه فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است و ثانیا منبع شکل گیری اساسی گروه های اجتماعی محسوب می شود؛ گروه هایی که توسعه هر جامعه ، به آنان وابسته است .
منابع :
1 . آسیب سرمایه اجتماعی ، میثم سعیدی ، یاس نو ، 22/2/82
2 . ابعاد بیرونی سرمایه اجتماعی ، فردین بهرامی ، نسیم البرز ، ش 31
3 . اثرات اقتصادی سرمایه اجتماعی ، تاکاشی اموری ، ترجمه : محمّدرضا توکّل نیا ، اندیشه صادق ، ش 11 ـ 12
4 . اعتماد ، بزرگ ترین سرمایه اجتماعی ، سعید حجاریان ، فرهنگ آشتی ، 21/6/83
5 . سرمایه اجتماعی ، محسن رضایی ، بینش سبز ، ش 15
6 . سرمایه اجتماعی ، ثروت پنهان ، ایران ، 28/1/82
7 . سرمایه اجتماعی ، مفاهیم و نظریه ها ، علی سیّد تقوی و مهدی الوانی ، فصلنامه مطالعات مدیریت ، ش 33 ـ 34
8 . سرمایه اجتماعی ، شرط لازم برای توسعه ، محسن زمانی ، اندیشه صادق ، ش 11 ـ 12
9 . روابط عمومی و سرمایه اجتماعی ، رسول آقا داوود ، هنر هشتم ، ش 24
10 . «اصلاحات اداری و سرمایه اجتماعی» ، مهدی الوانی و علیرضا شیروانی ، مدیریت و توسعه ، پاییز 80
11 . «سرمایه اجتماعی و کار آفرینی» ، جلال موسوی بازرگانی ، آفتاب ، ش 19 و- ۹۶/۰۲/۲۴