رویای مالزی شدن
توسعه توطئه ای از پیش تعیین شده است یا امری مادی ،که نمی تواند غایت بشر باشد؟آیا بشر برای تکامل نیازمند توسعه است یا بدون توسعه نیز می تواند به سوی کمال طی طریق کند؟سئوالات از این دست در جوامع مسلمان به بحث هایی دامن زد که از دل آن عنوان توسعه اسلامی بیرون آمد.عنوانی که به دغدغه دیندارانی پاسخ می داد که نگران اشاعه تفکر غربی در جوامع مسلمان از طریق ترویج اندیشه توسعه خواهی بودند.چنین عنوانی در درون خود علاوه بر ائدلوژیک فرض کردن مفهوم توسعه در پی آن بود که روند توسعه خواهی را از الگویی جهانشمول خارج و آن را امری بومی قلمداد کند.
گرچه چنین رهیافتی در برخی رویکردهای اقتصاد مدرن نیز یافت می شود اما چون سنگ بنای آن اندیشه های بر پایه اقتصاد مدرن بود جواب درخور دغدغه مسلمانان نگران نبود.ولی در مقابل چنین نگاهی یک علامت سئوال وجود دارد آیا آنچه در ذهن این بخش از متفکران مسلمان است در عین نیز وجود دارد؟آیا مدل نظری که انها از درون دین می خواهند بیرون بیاورند در عمل قابل پیاده سازی است آیا نمونه تجربه شده ای از تصور مورد نظر آنان در عالم واقع دیده شده یا که مساله را باید به گونه ای دیگر تعریف کرد فرایند توسعه خواهی گرچه متاثر از آموزها و شرایط محیطی جوامع است اما بر قاعده و اصول خاص خود استوار است.در میان کشورهای متاخر توسعه،مالزی از جمله کشورهایی است که بواسطه روند حرکتی و مسلمان بودن هدایت گر آن در میان جوامع اسلامی مورد توجه بوده است.برخی مالزی را مابه ازای عینی چنین تفکری معرفی می کنند در حالیکه اگر به سخنان ماهاتیر محمد توجه شود می توان دریافت که قرائت او از تحولات جهانی و توسعه خواهی متفاوت با گمان های مطرح شده است.
ماهاتیر محمد معتقد است: زمانی مسلمانان برعکس اروپاییان بسیار پیشرفته بودند. در قرون وسطی اروپاییان در جهل و خرافات زندگی می کردند، آنها از علم می ترسیدند درحالی که مسلمانان پرچمدار علم بودند و در آن زمان سرافراز بودند. آنها تمدن بزرگی داشتند زیرا مسجد مردم را نه تنها به علوم اسلامی بلکه به علوم تجربی فرامی خواند. به این خاطر مسلمانان در جهان رونق یافتند. برای کسب مهارت، برای کسب توانایی جهت اداره کشور، برای درک محیط زندگی وکار و هر چیز موردنیاز دیگر، اسلام ما را به تلاش فراخوانده است. اما همانطور که می دانید پس از مدتی، افرادی آمدند و اسلام را به این شکل تعبیرکردند که نباید به هیچ علمی غیر از علوم دینی پرداخت و یا اینکه فقط علوم دینــی انسان را به سعادت می رساند و علوم دیگر اهمیتی ندارند. این فکر غلط است زیرا در اسلام احکامی وجود دارند که به فرد باز می گردند. فرد باید نماز بخواند، روزه بگیرد، زکات بدهد، به مکه برود و ازدواج کند.
اما احکامی هم وجود دارند که به کل اجتماع برمی گردد و جز حقوق مسلمانان بر یکدیگر است. حتی اگر کسی از یک حکم اجتماعی سرباز زد، شخص دیگری باید آن را انجام دهد. این یعنی آموزش اینکه ما باید برای اجتماع چاره اندیشی و برای فراهم کردن زمینه پیشرفت به جامعه کمک کنیم. به عبارتی پیشرفت ما درگرو پیشرفت جامعه است و ازنظر ما هر اقدامی که به پیشرفت جوامع مسلمان بینجامد عبادت است.این حقیقتی است که ما تحت تاثیر تفکرات و روشهای غربی هستیم و باید تصمیم بگیریم که کدام یک از دستاوردهای آنان برای ما سودمند است و باید آن را فراگیریم. مثلاً درمورد NGOها، این سازمانها درجهت تشخیص و اصلاح اشتباهات کمکهای زیادی به ما خواهند کرد، اما گاهی هم ممکن است فعالیتهایشان مفید نباشد و آن وقت باید با آنها برخورد کرد.
در این زمینه کاری که شما انجام می دهید نه برخورد خشن فیزیکی، بلکه شامل ایجاد محدودیتهای تعریف شده قانونی است. ازسوی دیگـــــر، دنیا هر روز کوچکتر می شود و این حقیقتی است انکارناپذیر. ما نمی توانیم خودمان را از جامعه جهانی جدا کنیم و مثل انسانهای عصر حجر زندگی کنیم. یعنی جهان به ما اجازه این کار را نمی دهد. پس این اصلی است غیرقابل گریز که ما باید با کشورهای دیگر و حتی با قدرتهای بزرگ در تعامل و ارتباط باشیم. اما چگونه؟ اول؛ باید خودمان را قوی کنیم. این بدان معنا نیست که وقت زیادی صرف کنیم. همین قدر که بتوانیم از لحاظ مالی کمی خود را تقویت کنیم کافی است.”این سخنانان چکیده رهبر کشوری که در دوران حکومت توانسته از کشوری فقیر به کشوری مدرن و پیشرفته تبدیل شود.ماهاتیر محمد در فرایند توسعه مالزی از تمام امور بهره برده تا کشور خود را در مسیر پیشرفت قرار دهد.سخنانان شاید بتواند پاسخی برای پرسش های طرح شده باشد اما در قالب چند نوشتار و گفتاری دیگر تلاش مفهوم توسعه اسلامی واکاوی شود نسبت دین و توسعه سنجیده و سرانجام بررسی شود که ایران در فرایند توسعه خواهی کجا قرار گرفته است.
منبع: مهرنامه
- ۹۵/۱۲/۱۵