گروهی بر این باورند که زن باید در خانه بنشیند و به مسئولیتهای همسری و مادری مشغول باشد و حضورش در جامعه تنها در موارد ضروری مجاز است، اما گروهی دیگر از این نظریه انتقاد کرده و حضور اجتماعی زن را حق مشروع وی به شمار آوردهاند.
در این رابطه پژوهشی توسط فرج الله هدایت نیا (عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) در خصوص نظریه خانه نشینی زن در فقه اسلامی انجام شده است و بررسی این موضوع در آیات و روایات پرداخته و در بخشی از این نظریه آمده است: «رسانه های نوین امروزی توانسته زنان را در معرض آسیبهایی قرار دهند که در گذشته تنها با حضور در جامعه با آنها روبهرو میشدند.
زن امروز، دانش آموخته و به تکنولوژی دسترسی دارد و خانه نشینی ارتباط او را با دنیای بیرون قطع نمیکند، بلکه اگر فعالیت سودمندی نداشته باشد، اوقات فراغت خود را با عضویت در شبکههای اجتماعی یا سرک کشیدن در فضاهای مجازی و مانند آن پر خواهد کرد.
در نظر گرفته شود که دختر جوان تحصیلکردهای که ناچار باشد در چهار دیواری خانه خود بماند و اوقات فراغت خود را با رسانههای جدید مانند ماهواره، اینترنت، گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و مانند آن بگذراند در معرض آسیبهای بیرون از منزل قرار میگیرد، تحلیل اخلاقی حکم خانهنشینی زن تنافی ظاهری میان ادله را برطرف میکند، ولی بهدلیل برخی ملاحظات و پیامدهای اجتماعی، التزام به آن دشوار است.
بهنظر میرسد حکم اولی و اصلی اسلام اباحه حضور اجتماعی زن است. این حکم ناظر به شرایط عادی است و مانند سایر احکام شرعی در شرایط ثانوی تغییر می کند. مبتنی بر این تحلیل، ماندن در خانه یا حضور در جامعه فی النفسه ارزش محسوب نمیشود و به اقتضای جهات ثانوی، هر یک از این دو به حکم دیگری تغییر می یابد».
همدان در صدر، سیستان و بلوچستان در آخر
طبق آمارهای اطلس وضعیت زنان و خانواده که بر مبنای سرشماری سال 95 تهیه شده است حدود 62.1درصد از زنان کشور خانهدار هستند، تعداد قابل توجهی از زنان، خانهداری را شغلی پرزحمت، یکنواخت و بیارزش تلقی میکنند.
اگرچه کار خانهداری زنان که شامل نگهداری، تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده است دارای ارزش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است، اما عمدتاً انجام این کار از نظر زنان پنهان و نامحسوس مانده و چندان توجهی به آن نمیشود. بهطور میانگین حدود 62.1درصد از زنان 10ساله و بیشتر به جمعیت در سن کار، خانهدار هستند.
همچنین 59.7درصد زنان 10ساله و بیشتر در نقاط شهری کشور و 68.3درصد زنان نقاط روستایی کشور، خانهدار هستند. طبق همین آمار استان همدان بیشترین تعداد و استان سیستان و بلوچستان کمترین تعداد زنانخانهدار را در بین استانهای کشور در خود جای داده است. کارشناسان بر این باورند استان سیستان و بلوچستان نسبت به سایر استانهای کشور از نرخ باروری بالایی برخوردار است و به همین دلیل حضور زنانش در جامعه متناسب با رشد جمعیت نیست.
ورود زنان به سالنامه آماری
چندی پیش معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده نیز با اشاره به همکاری این معاونت با مرکز آمار ایران گفت: در جلسات هماهنگی با مرکز آمار ایران، موضوع زنان و خانواده را برای اولین بار در سالنامه آماری کشور بهعنوان یکی از محورهای گزارش سالنامه آماری وارد کردیم.
معصومه ابتکار با بیان اینکه یکی از مهمترین برنامههای ما در تاریخ فعالیتهای مرتبط با امور زنان و خانواده در کشور، نظام برنامهای برای زنان و خانواده در کشور و اجرای عدالت جنسیتی است، گفت: عدالت جنسیتی نگاهی بسیار مهم و مرتبط با بحث قسط و عدالت در فلسفه و نوع نگاه دینی ماست.
یکی از طرحها، زنان سرپرست خانوار در حاشیه شهرها و در معرض آسیب شناسایی میشوند و برای گذراندن دوره مهارتهای زندگی و نحوه مدیریت کسب و کار آموزش میبینند. امیدواریم 12هزار زن سرپرست خانوار بهعنوان گروه هدف اول از این خدمات استفاده و معیشت خود را با افتخار اداره کنند.
زنان شاغل و مردان خانهدار
این در حالی است که امروزه در نزد بسیاری از دختران، گرفتن حق اشتغال یکی از شروط مهم ضمن عقد به شمار میرود، چراکه آنها نگران این مساله هستند که با ورود به زندگی متاهلی، استقلال مالی و شغل خود را از دست دهند.
همچنین با تغییرات فرهنگی در جامعه و افزایش آگاهی زوجین تعداد فرزندان خانواده ها کاهش یافته و زنان مانند گذشته مجبور نیستند تمام وقت خود را صرف به دنیا آوردن و بزرگ کردن فرزندان با تعداد زیاد بکنند و لذا میزان فراغ بال شان افزایش یافته است و بهتر میتوانند به خودشان و علایقشان توجه نشان دهند.
یک روانشناس در این رابطهمیگوید: یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی حضور اجتماعی زنان بوده تا بتوانند بر مبنای ارزش های اجتماعی و توانمندی هایشان در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی جامعه مشارکت داشته باشند.
حمید اصغریپور ادامه میدهد: فعالیت زنان در محیط بیرون از خانه باید با برنامهریزی و طی یک فرآیند درست تقسیم وظایف بین همسران انجام گیرد، زیرا در غیراین صورت وقتی خانم شاغل و درآمدزاست، مسئولیت پذیری مرد کمتر و وابسته به درآمد زن می شود.
وی بیان کرد: معمولا مردها طبق نقش جنسیتی خود باید در رأس مدیریت زندگی و مسئولیت اصلی تامین معاش و تامین آن قرار گیرند و راهبردهای اصلی اقتصاد زندگی برعهده آنان باشد که این مساله می تواند بخشی از نیاز اقتدار آنان در خانه را تامین کند.
اقتدار در خانه باعث آرامش مرد میشود و اگر نتواند این آرامش را بهدست آورد مبتلا به افسردگی و اختلالات عصبی خواهد شد و از سوی دیگر احساس اتکایی که زن باید نسبت به مرد داشته باشد، از زن سلب میشود. مردان قادر به ایفای نقش تربیتی زن در خانه نیستند و باعث خلأهای عاطفی برای فرزندان می شود و وقتی به دلایل مختلف انجام کار در بیرون از خانه از مردان سلب می شود، خانواده از هم گسیخته میگردد.
این روانشناس افزود: اشتغال زنان در بیرون از خانواده و تحمل فشارهایی که از توان جسمی و روحی شان خارج است، آرامش را از آنان سلب می کند و پس از بازنشستگی دچار افسردگی زودرس می شوند در حالی که بانوان خانه دار آرامش بیشتری دارند و در ارتباط گیری با فرزندانشان موفقتر بودهاند.