توسعه سیاسی :
توسعه سیاسی به دلیل چند بعدی ، جامع و کیفی بودن آن پیچیده ترین سطح توسعه یک جامعه است .
به خاطر تابع بودن توسعه اقتصادی نسبت به توسعه سیاسی با توجه به شرایط و تحولات بین المللی ، تا زمانی که وضعیت عمومی و تکلیف توسعه سیاسی در قالب یک جامعه حل و فصل نشود ، ابعاد دیگر توسعه به صورت کیفی ، تکاملی و موفقیت آمیز محقق نخواهد شد . ( 90ص – عقلانیت و توسعه )
تاریخچه نظریهپردازی پیرامون توسعه سیاسی به معنای دموکراسی به یونان باستان میرسد. اگرچه فلاسفه سیاسی یونان باستان یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو با رویکردی منفی، نظام سیاسی دموکراسی را موردانتقاد قراردادند اما همین مخالفتها و موافقتها، زمینه را برای ماندگاری اندیشه دموکراسی مهیا نمود تا پس از گذشت سدههای میانه و پیدایش نظامهای سیاسی نمایندگی دوباره سخن از حکومت مردم و دموکراسی به میان آید. بعدها اندیشه سیاسی جان لاک، ژان ژاک روسو و دیگر اندیشمندان جدید، رونق ویژهای به تئوریهای سیاسی بخشیدند و در سده هجدهم، روشنفکران فرانسوی با طرح پروژه «پیشرفت» که درواقع زمینهساز انقلاب فرانسه بود، بسترهای تئوریک و اجتماعی را برای طرح تئوریهای توسعه و توسعه سیاسی فراهم نمودند.